♦️تشــــــــرفــــاتــــــــ ... 🔹تشرف آیت الله مرعشی نجفی که از زبان مبارک خودشان ذکر می‌کنیم: در زیارت عسکریین علیه السلام در جاده طرف حرم سید محمد راه را گم کردم و در اثر تشنگی و گرسنگی زیاد و وزش باد در قلب الاسد از زندگی مأيوس شدم، غش کردم و بیهوش روی زمین افتادم... ناگهان چشم باز کردم دیدم سرم در دامن شخص بزرگواری است، پس به من آب خوش گوارایی داد که مثلش را از شیرینی و گوارایی در عمرم نچشیده بودم... بعد از سیراب کردنم سفره ای باز کرد و در میان سفره دو یا سه عدد نان بود، خوردم، سپس این شخص که به شکل عرب بود فرمود سید در این نهر برو و بدن را شستشو نما. گفتم: برادر اینجا نهری نیست نزدیک بود از تشنگی بمیرم شما مرا نجات دادید، آن مرد عرب فرمود: این آب گواراست با گفته او نگاه کردم دیدم نهر آب باصفایی است، تعجب کردم و با خودم گفتم: این نهر نزدیک بود و من نزدیک بود از تشنگی بمیرم به هر حال فرمود: ای سید اراده کجا داری؟ گفتم: حرم مطهر سید محمد علیه السلام فرمود: این حرم مطهر سید محمد علیه السلام است. نگاه کردم دیدم در زیر بقعه سید محمد علیه السلام قرار داریم و حال آنکه من در جادسیه (قادسیه) گم شده بودم و مسافت زیادی بین آنجا و بقعه سید محمد‌ علیه‌ السلام است.. به ذهنم خطور نکرد که این آقا کیست مگر وقتی که از مدّ نظرم غایب شد... 📗کتاب شیفتگان حضرت مهدی (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف) 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.