❤️
بخش پنجم متن مناجات شعبانیه5️⃣👇
إِلَهِي إِنَّ مَنِ انْتَهَجَ بِكَ لَمُسْتَنِيرٌ
معبود من! هر که به ـ بارگاه ـ تو راه یافت، روشن و نورانی شد
وَ إِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِكَ لَمُسْتَجِيرٌ
و هر که به توپناه آورد پناه یافت
وَ قَدْ لُذْتُ بِكَ يَا إِلَهِي
و من به درگاه تو، پناه آوردم ای خدای من
فَلا تُخَيِّبْ ظَنِّي مِنْ رَحْمَتِكَ
پس حسن ظن مرابه رحمتت تبدیل به ناامیدی مفرما
وَ لا تَحْجُبْنِي عَنْ رَأْفَتِكَ
و از فروغ رأفت خود محجوبم مفرما
إِلَهِي أَقِمْنِي فِي أَهْلِ وَلايَتِكَ
معبود من! مرا در میان اولیایت مقام بخش
مُقَامَ مَنْ رَجَا الزِّيَادَةَ مِنْ مَحَبَّتِكَ
مقام آن کس را که همواره به امید زیادشدن محبت به توست
إِلَهِي وَ أَلْهِمْنِي وَلَهاً بِذِكْرِكَ إِلَى ذِكْرِكَ
معبود من! شیدایی و شیفتگی به ذکرت را الهام فرما
وَ هِمَّتِي فِي رَوْحِ نَجَاحِ أَسْمَائِكَ
و همتم را در قرار گرفتن در مسیر اسم هایت
وَ مَحَلِّ قُدْسِكَ
و قرار گرفتن در جایگاه قدست قرار ده
إِلَهِي بِكَ عَلَيْكَ إِلا أَلْحَقْتَنِي بِمَحَلِّ أَهْلِ طَاعَتِكَ
معبود من! به ذات پاکت سوگندت می دهم که مرا به منزل اهل طاعتت ملحق سازی
وَ الْمَثْوَى الصَّالِحِ مِنْ مَرْضَاتِكَ
و به اقامتگاه جاودانه شایسته از رضای خویش
فَإِنِّي لا أَقْدِرُ لِنَفْسِي دَفْعاً وَ لا أَمْلِكُ لَهَا نَفْعاً
چرا که من قادر نیستم که شری از خود دفع و یا نفعی را به خود جلب نمایم
إِلَهِي أَنَا عَبْدُكَ الضَّعِيفُ الْمُذْنِبُ
معبود من! من بنده ای ضعیف و گنه کارم
وَ مَمْلُوكُكَ الْمُنِيبُ
و غلامی در حال انابه و توبه هستم
فَلا تَجْعَلْنِي مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَكَ
پس مرا از کسانی قرار مده که از آنها روی گرداندی
وَ حَجَبَهُ سَهْوُهُ عَنْ عَفْوِكَ
و نیز مرا از آنها قرار مده که سهو آنها، سبب محرومیت از عفوت شده است
إِلَهِي هَبْ لِي كَمَالَ الأِنْقِطَاعِ إِلَيْكَ
پروردگارا! كمال جدايى از مخلوقات را، براى رسيدن كامل به خودت به من ارزانى كن
وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِيَاءِ نَظَرِهَا إِلَيْكَ
و دیدگان دل ما را به فروغ نظر به خودت روشن ساز
حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ
تا دیدگان دل ما، حجاب های نور رااز میان بردارد
فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ
و به معدن عظمت واصل شود
وَ تَصِيرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِكَ
و جان های ما ،همچون شعاع، به خورشید عز قدست، آویخته گردد
إِلَهِي وَ اجْعَلْنِي مِمَّنْ نَادَيْتَهُ فَأَجَابَكَ
معبودِ من! مرا در ردیف آنانی قرار ده که چون صدایشان کردی، به تو جواب دهند و لبیک گویند
وَ لاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِكَ
و چون اندک نظری به آنان افکندی، مدهوش گردند
فَنَاجَيْتَهُ سِرّا
پس تو با آنها پنهانی، راز گفتی
وَ عَمِلَ لَكَ جَهْرا
و او در آشکار، برایت مخلصانه عمل نمود
إِلَهِي لَمْ أُسَلِّطْ عَلَى حُسْنِ ظَنِّي قُنُوطَ الْإِيَاسِ
معبود من! هرگز یأس و نومیدی را بر حُسن ظن و گمان نیک به تو، مسلط نساختم
وَ لا انْقَطَعَ رَجَائِي مِنْ جَمِيلِ كَرَمِكَ
و هرگز رشته امیدم به کرمت را قطع نکردم
إِلَهِي إِنْ كَانَتِ الْخَطَايَا قَدْ أَسْقَطَتْنِي لَدَيْكَ فَاصْفَحْ عَنِّي بِحُسْنِ تَوَكُّلِي عَلَيْكَ
معبود من! اگر خطاهایم ـارزش ـ مرا نزدِ تو ساقط نمود
به نیکویی توکلی که بر تو دارم از من درگذر
إِلَهِي إِنْ حَطَّتْنِي الذُّنُوبُ مِنْ مَكَارِمِ لُطْفِكَ
خدايا، اگر گناهان از جايگاه مكارم لطفت مرا پائين آورده
فَقَدْ نَبَّهَنِي الْيَقِينُ إِلَى كَرَمِ عَطْفِكَ
اما يقين به كرم عنايتت هوشيارم نموده
إِلَهِي إِنْ أَنَامَتْنِي الْغَفْلَةُ عَنِ الاسْتِعْدَادِ لِلِقَائِكَ
و معبودِ من! اگر غفلت، مرا از آمادگیِ دیدار تو بازداشت و بخوابِ غرور،مبتلی ساخت
فَقَدْ نَبَّهَتْنِي الْمَعْرِفَةُ بِكَرَمِ آلائِكَ
در مقابل، معرفت به نعمت هایِ کرامتت بیدارم نمود
إِلَهِي إِنْ دَعَانِي إِلَى النَّارِ عَظِيمُ عِقَابِكَ
معبود من اگر بزرگی مجازتت مرا به سوی آتش خوانده
فَقَدْ دَعَانِي إِلَى الْجَنَّةِ جَزِيلُ ثَوَابِكَ
در مقابل ، ثواب برجسته ات مرا به سوی بهشت خوانده است
إِلَهِي فَلَكَ أَسْأَلُ
معبود من! فقط از تو مسئلت می نمایم
وَ إِلَيْكَ أَبْتَهِلُ وَ أَرْغَبُ
و تنها به سویِ تو، ابتهال و زاری واشتیاق دارم
وَ أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
و از تو می خواهم که صلوات و درود بر محمد و آلش فرستی