مي پندارند اما آن ها را از چهره هايشان مي شناسي و هرگز با اصرار چيزي از مردم نمي خواهند. با توجه به اين رهنمودها شرايط سخت زندگي و فقر و تهي دستي نمي تواند منشأ بروز احساس حقارت شود بلکه در مواردي سختي ها آنچنان شخص را قوي و نيرومند مي سازد که از کمک ديگران خود را بي نياز مي بيند، امام صادق(ع) مي فرمايد: ثروت مندي به محضر حضرت رسول اکرم(ص) آمد و سپس مرد بي بضاعتي شرفياب شد و نزد او نشست ثروت مند لباسش را جمع کرد پيامبر(ص) که ناظر اين صحنه بود از او پرسيد: ترسيدي که فقر او با تو تماسي پيدا کند؟ جواب داد: نه، فرمود: آيا ترسيدي که قسمتي از ثروت تو به او رسد؟ جواب داد: نه، فرمود: آيا ترسيدي که لباس تو آلوده شود؟ گفت: نه، حضرت فرمود: پس چرا لباس خود را جمع کردي؟ عرض کرد: يا رسول الله، ثروتي که قرين من است مرا از واقع بيني بازداشته است و قبايح را در نظر من زيبا جلوه مي دهد و خوبي ها را بد مي نماياند به جبران اين عمل ناروا نصف ثروت خود را به آن فقير واگذار مي کنم. حضرت به مرد فقير فرمود: آيا اين ثروت را قبول مي کني؟ عرض کرد: نه، مرد ثروت مند از او پرسيد: چرا نمي پذيري؟ پاسخ داد: مي ترسم بر اثر ثروت به آن حالتِ بدِ نفساني که تو گرفتارش شدي گرفتار شوم.
نام و لقب زشت نيز نبايد روحي خودباوري را از بين ببرد و باعث خود کم بيني شود. اگرچه يکي از حقوق ديني فرزندان نسبت به پدران انتخاب نام خوب براي آن هاست چنان که علي(ع) مي فرمايد: حق الولد علي الوالدان يحسّن اسمه و يحسّن ادبه و يعلمه القرآن حق فرزند بر پدر اين است که نامش را نيکو کند و به نيکي ادبش نمايد و قرآن را به او بياموزد. اما اگر پدري در اين امر کوتاهي کرد و نام و لقب مناسبي را براي فرزند خود برنگزيد دليلي ندارد که آن فرزند در خود احساس حقارت نمايد و به خاطر آن رنج و فشار روحي را تحمل کند چون راه تخلص از آن باز است و مي تواند به دلخواه خود نام خوبي را برگزيند و نام زشت را تغيير دهد همان طوري که پيامبر اکرم(ص) اسم بد افراد و اسم بد شهرها را به اسامي خوب تغيير مي داد مثلاً عمري دختري داشت که عاصيه بود که به معناي گنهکار است و رسول اکرم (ص) آن اسم را تغيير داد و او را جميله يعني زيبا نامگذاري کرد.
4. تربيت صحيح والدين:
همان طوري که ذکر شد بعضي از خود کم بيني ها ناشي از برخورد نامناسب والدين نسبت به فرزندان است. براين اساس براي درمان خود کم بيني فرزندان، والدين نقش مؤثري دارند، از اين رو امام باقر(ع) مي فرمايد: «يحفظ الاطفال بصلاح آبائهم؛ مصونيت اطفال از خطرات در پرتو صلاحيت و شايستگي پدران آن ها است.» ارتباط صحيح و سالم با کودکان مي تواند از بروز هرگونه احساس حقارت و خود کم بيني جلوگيري کند البته جواني که از فقدان اين امر رنج مي برد با به کارگيري عوامل ديگر --که ذکر خواهد شد - مي تواند بيماري خود را درمان کند.
5. شغل و کار شرافتمندانه:
بي کاري به منزل پاي مال کردن شرف انساني است قهراً کار و فعاليت اقتصادي باعث اعتماد به نفس و تحکيم شخصيت است و به انسان عزت و شرافت مي بخشد. بنابراين داشتن شغل مناسب نه تنها وسيله امرار معاش و ادامه زندگي است بلکه خود ماي عزت و از عوامل موثر اعتماد به نفس و اثبات شخصيت است. امام موسي بن جعفر(ع) مي فرمايد: از مردم قطع اميد کردن و از ثروت آن ها چشم پوشيدن ماي عزت ديني و روح جوان مردي و شرف دنيوي است و چنين شخصي در نزد مردم بزرگ و بين فاميل خود محترم و در محيط خانواده اش داراي عظمت خواهد بود و او در ضمير خود و در نظر ديگران بي نيازترين مردم است. در بعض روايات از کار و تلاش با لفظ عزت ياد شده است که گويا کار و عزت همواره مقارن و مساوق يکديگرند. امام کاظم(ع) به مصادف مي فرمايد: «اغد الي عزّک اعني السوق؛ صبحگاه به طرف عزت خود يعني محل کسب و کار و بازار بشتاب.» در روايت ديگري امام صادق(ع) به شخصي فرمود: چه شده که تو را مي بينم اول صبح عزت خود را ترک کرده اي؟ آن مرد پاسخ داد به تشييع جنازه اي رفته بودم، حضرت فرمود: اول وقت دنبال کار رفتن را رها مکن.
شخصي خدمت امام صادق(ع) رسيد و عرض کرد نه دست سالمي دارم که با آن کار کنم و نه سرمايه اي دارم که تجارت نمايم و از نظر مالي سخت در مضيقه هستم. حضرت که مي ديد او سرسالمي دارد و مي تواند طبق رسوم محلي با آن کار کند راضي نشد عز و شرفش با گدايي از مردم در هم بشکند به او فرمود: کار کن و با سر خود بار ببر و بدين وسيله خود را از کمک مردم بي نياز نما.
البته کسانی که توانایی شغل ندارند و یا توان جسمی ندارند خداوند برای آنها وسیله سازی می کند و برای آنها راهی از خزانه ی غیب قرار می دهد یا کسی را مامور رزق او و خانواده اش می کند در این حال باید راضی به آنچه خداوند برای او قرارداده باشد تا خداوند با الطاف خفیه خویش وسعت بیشتر و بی نیازی وسیع برای او فراهم آورد
6. واقع بيني: