🗣🗣🗣
✍مناظره یک پیرزن شیعه با عالم بلند آوازه سنی
📌سبط بن جوزی، یکی از دانشمندان معروف و بزرگان اهل سنت بود، و کتابهای ارزشمند متعدّدی تالیف کرد، و همواره در مساجد بغداد و... با موعظه و گفتار خود، مردم را ارشاد میکرد، سرانجام در ۱۲ رمضان سال ۵۹۷ هـ.ق در بغداد درگذشت.
همانطور که میدانیم یکی از ویژگیهای امام علی علیه السلام این بود که کراراً به مردم میفرمود: 👈سلونی قبل ان تفقدونی👉
هرچه میخواهید از من بپرسید قبل از آنکه مرا از دست بدهید.
چنین سخنی مخصوص آن حضرت و امامان معصوم (علیهم السلام) است، و هر کسی بعد از او چنین ادّعا کرد رسوا گردید،
اینک به مناظره یک بانوی دلیر با سبط بن جوزی توجّه کنید:
✍ روزی «سبط بن جوزی» در بالای منبر، همین سخن را گفت؛ که ای مردم! سلونی قبل ان تفقدونی (با توجّه به اینکه بسیاری از شیعه و سنّی، و زن و مرد، پای منبر او بودند)
ناگاه بانوئی از حاضران چنین سؤال کرد:
به من خبر بده، آیا این حدیث درست است که نقل شده وقتی جمعی از مسلمانان، عثمان را کشتند، جنازهاش (سه روز) در زمین ماند و کسی نرفت تا جنازه او را بردارد و به خاک بسپارد؟!
سبط ابن جوزی گفت: آری درست است
بانو گفت: آیا این حدیث نیز درست است که وقتی سلمان در مدائن از دینا رفت، امام علی (علیهالسّلام) از مدینه یا کوفه به مدائن رفت و بر جنازه سلمان نماز خواند و به احترام او، در مراسم کفن و دفن او شرکت نمود، و نگذاشت جنازه او در زمین بماند و سپس بازگشت؟
سبط گفت: آری درست است
بانو گفت: بنابراین، چرا علی (علیهالسّلام) هنگام مرگ عثمان، با اینکه در مدینه بود، کنار جنازه عثمان نرفت، تا آن را بردارد و به خاک بسپارد؟ در این صورت، یا علی (علیهالسّلام) خطاکار است که از دفن جنازه عثمان، اهمالی نمود، و یا عثمان غیر مؤمن است که علی (علیهالسّلام) خود را از دخالت در دفن جنازه عثمان، معاف دانست (تا اینکه بعد از سه روز مخفیانه او را در پشت قبرستان بقیع در قبرستان یهودیان دفن کردند چنانکه طبری در تاریخ خود
نقل کرده است)
سبط بن جوزی در برابر این سؤال فرو ماند، چرا که دید اگر هر کدام از آن دو (علی (علیهالسّلام) یا عثمان) را خطاکار بداند، برخلاف عقیده خود سخن گفته است، زیرا او هردو آنها را خلیفه برحق میدانست، از این رو گفت:
«ای زن! اگر با اجازه شوهرت از خانه بیرون آمدهای و در برابر نامحرمان، اینگونه با من بحث میکنی که لعنت خدا بر شوهرت باد، و اگر بدون اجازه او آمدهای، خدا تو را لعنت کند»
آن بانوی هوشمند، بیدرنگ گفت: آیا عایشه که به جنگ علی (علیهالسّلام) بیرون آمد و جنگ جمل را به راهانداخت، با اجازه شوهرش پیامبر ص بیرون آمده بود، یا بدون اجازه او؟
سبط بن جوزی، در پاسخ این سؤال نیز درمانده شد، زیرا اگر میگفت بدون اجازه شوهرش بیرون آمده، عایشه را تخطئه میکرد، و اگر میگفت: با اجازه بیرون آمده، علی (علیهالسّلام) را تخطئه میکرد، و هر کدام از این دو پاسخ، با عقیدهاش سازگار نبود، بناچار درمانده گردید، و از بالای منبر پائین آمد و به خانهاش رفت.
👈این است اقتدار و حقیقت شیعه ✌️
❇️🌤❇️