💌در آیات قرآن مشاهده می شود که مخالفان از پیامبر توقعات نا به جا داشته اند.
1-وَ قالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنا مِنَ الْأَرْضِ یَنْبُوعاً ؛ و می گفتند: اگر میخواهی ما به تو ایمان بیاوریم، چشمه ای برای ما جاری كن!
2- أَوْ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٌ مِّن نخَِّیلٍ وَ عِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهَرَ خِلَالَهَا تَفْجِیرًا. توقعشان از پیغمبر این بود كه اگر می خواهی ما به تو ایمان بیاوریم ، شرطش این است که باغ خرما و انگور داشته باشی.
3- اوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ كَمَا زَعَمْتَ عَلَیْنَا كِسَفًا أَوْ تَأْتىَِ بِاللَّهِ وَ الْمَلَئكَةِ قَبِیلاً ؛ آسمان را به پایین بیانداز وخدا و فرشتگان را در کنار ما احضار کن.
4- أَوْ یَكُونَ لَكَ بَیْتٌ مِّن زُخْرُفٍ ؛ تو اگر پیغمبر هستی، خانهای طلایی بوجود بیاور.
5- قالَ الَّذینَ لا یَرْجُونَ لِقاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَیْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ. حتی کارشان به جایی رسید که از پیامبر خدا توقع آوردن قرآن جدید را داشتند.
6- گاه می گفتند: فَأْتُوا بِآبائِنا ؛ پدر و پدربزرگ ما را زنده کن.
✨️پ.ن:
با استفاده از این آیات شریفه قصد داریم چنین عنوان نماییم که گاهی اوقات ما نیز تزکیه خود و سِیر در آن را بر روی یک سری توقعات و خواستههای نفسانی بنا مینماییم به نحوی که اگر اتفاق نیفتد تزکیه را رها نموده و دنبال دنیا و هواهای نفسانی خود میرویم.