شاید از نظر تحلیلی آقای جلیلی سقف رأی خود را در مرحله اول آورد. کسانی که طرفدار او بودند قاعدتا کسانی نبودند که در مرحله اول در انتخابات شرکت نکنند. آنهایی که به آقای جلیلی رای دادند هم به رای دادن به آقای جلیلی اعتقاد داشتند و هم به حضور در انتخابات.
سقف رأی خالص سعید جلیلی همان ۸ - ۹ میلیون رأی بود
اما میتوانیم بگوییم تعداد قابل توجهی از کسانی که به آقای پزشکیان در مرحله دوم رای دادند، مرحله اول در انتخابات شرکت نکرده بودند. ولی از این منظر حتی اگر آقای جلیلی رأیی هم داشته باشد، درصد خیلی کمی بوده است.
این آرایی که برای آقای جلیلی در مرحله دوم جمع شد، رای اولشان آقای جلیلی نبود، یعنی یک عده مرحله به آقای قالیباف یا بقیه کاندیداها رای داده بودند اما موقعی که امر انتخاب بین آقای پزشکیان و آقای جلیلی دائر شد، به آقای جلیلی رای دادند. والا رای اول شان آقای جلیلی نبود. فکر میکنم اگر بخواهیم جدی بگوییم آرای خالص آقای جلیلی چقدر بوده حدودا همان ۸-۹ میلیون بوده است.
بخشی از آراء جلیلی و پزشکیان، «رأی سلبی» به رقیب بوده نه رأی خودشان
*می توان گفت بخشی از آراء او، «رأی سلبی» افرادی بوده که میخواستند پزشکیان نیاید؟
هر دو نفر مقدار زیادی از رأیشان همین بوده است. مقدار زیادی از رای آقای پزشکیان رای منفی به آقای جلیلی بوده و مقدار زیادی از رای آقای جلیلی هم رای منفی به پزشکیان بوده است. نه این که رای مثبت به اینها باشد.
FATF یک سری محلهای تنفس را برای ما باز میگذاشته و الان اگر در لیست سیاه برویم آن راههای تنفسی را میبندد. هزینههای تعامل ما با تجارت بین الملل بیشتر و گران تر درخواهد آمد. بنابراین فکر میکنم میتوانیم FATF را جلو ببریم و کار کنیم و تمامش کنیم. بدون این که به مصلحت و عزت کشور آسیب برسد.
ببینید در مرحله دوم انتخابات عده ای از آمدن آقای جلیلی ناراضی و نگران بودند و عده ای هم از آمدن پزشکیان ناراضی و نگران بودند. بنابراین حتما درصدی از آرای هر دو نفر آرای منفی به رقیبشان بوده نه آرای مثبت به خودشان.
*حتی برخی معتقدند که رأی سلبی به شخص پزشکیان نبوده به این بوده که دولت سوم اصلاحات یا اعتدال شکل نگیرد و ...
اصولا اعتقادی ندارم که صفر و صدی به دولتهای گذشته نمره دهیم و سیاه و سفید ببینیم. متاسفانه دو طرف جریانهای سیاسی کشور هم جریان اصلاح طلب و هم اصولگرا، خصوصا تندروهای آنها، دولتها را به سیاه و سفید تقسیم میکنند. اگر دولتی با خودشان بود نمره ۱۰۰ میدهند و اگر نبود نمره صفر میدهند. در حالی که واقعیت قضیه این نیست.
ما اگر بخواهیم طوماری از خدمات نظام جمهوری اسلامی در طول این ۴۵ سال را ردیف کنیم و تعریف کنیم و صحبت کنیم این خدمات را همه دولتها در آن شریک بودند. از دولت زمان جنگ و دولت موسوی گرفته تا دولت آقای هاشمی، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی و رئیسی رحمت الله همه در این خدمات شریک بوده اند و اشکالاتی هم که امروز در مملکت وجود دارد تلببار اشکالات دولتهای گذشته است.
یک دولت ده تا کار مثبت کرده و دو تا اشتباه داشته، یکی هشت تا کار مثبت کرده و سه کار اشتباه داشته، یک دولتم ممکن است ۲۰ کار مثبت و ۵ کار اشتباه داشته است.
دوره دوم ریاست جمهوری خاتمی، بسیار موفق و درخشان بود
این کارهای اشتباه یا عدم اقدام یا اقدامات مضر، تلنبار شده کارهای گذشته هاست و به هر دولت باید یک رای و نمره عادلانه و عاملانه بدهیم.
مثلا می گویند دولت آقای پزشکیان دولت سوم آقای خاتمی است، من همینجا بگویم ما با دولت آقای خاتمی مشکل داشتیم، خصوصا در ماجرای قتلهای زنجیره ای یا توطئههایی که علیه مرحوم هاشمی رفسنجانی پیش آوردند و میگفتند ردا پوش و سرخ پوش و خاکستری پوش و... یا یک لایحه دوقلو آقای خاتمی میخواست به مجلس بدهد... اما با همه این اشکالات معتقدم دوره دوم آقای خاتمی یک دوره بسیار موفق و درخشان بود.
اگر دولتی بیاید که مثبت های دولت خاتمی را عملیاتی کند باید استقبال کرد
بسیاری از پروژه های اقتصادی کشور مانند پالایشگاه های عسلویه یا پارس جنوبی، اتوبانها، راه آهنها و نیروگاهها و ...در دوره دوم آقای خاتمی پایه گذاری شد و کارهای مثبت زیادی انجام شد. حتی در یک نگاه کلان، وضعیت معیشت مردم و اقتصاد خانوارها در دوره دوم دولت خاتمی و دوره دوم دولت هاشمی بعد از پیروزی انقلاب بهترین دورهها بوده است.
بله اگر دولتی روی کار بیاید و مثبتهای دوره آقای خاتمی را عملیاتی کند و اشتباهاتش را تکرار نکند باید از او استقبال کنیم. دولت آقای روحانی یا آقای احمدی نژاد هم همین بوده است. احمدی نژاد هم کارهای مثبت زیاد کرد ولی دو سه تا اشتباه قابل نقد هم داشته است. کلا این واژه که دولت سوم فلان دولت هستید، تحلیل و نگاه مقبولی از نظر من نیست.
دولتی ها در مرحله دوم فعالیت سنگینی به نفع جلیلی داشتند