عنوان جلد دوم کتابی که معرفی کردم که درمورد استعمار بود رو ببینید
"گرگها باچشم باز میخوابند"
منظور از گرگها کشورهای اروپایی هستن که حدود 400سال پیش چنان به جون هم افتادن که الان وقتی نگاهشون میکنیم میگیم بابا الان خیلی خوب و با اخلاق و رام شدن. اصلا عجیبه اون کشورها الان اتحادیه اروپا رو تشکیل میدن. تو جلد یک گفتم پرتغال عجب پدر سوختهای بود؟ ابتدای جلد دو پدرسوختگی به اسپانیا منتقل شد که پرتغال رو از صحنه استعمارگری حذف کرد و خودش صاحب بخشهای زیادی از دنیا شد. کشورهای دیگه مثل هلند و فرانسه و انگلیس هم دیدن انگار عقب افتادن، اوناهم شروع کردن. یعنی بخاطر دوتا تیکه طلا چیکارها که نمیکردن
اواسط کتاب به بعد پدرسوختگی به انگلیس منتقل شد، جوری که پدرسوختگیهای قبل از اون سوءتفاهم بوده. باورتون میشه انگلیس چندتا جنگ خفن با اسپانیا داشته؟
اگه ما هشت سال دفاع مقدس داشتیم، انگلیس و فرانسه هم هفت سال جنگ نامقدس داشتن که توهمه جنگها انگلیسیها پیروز شدن. اختلافات انگلیس و فرانسه سر هند و آمریکا بوده. کی میگه زنها سیاستمدار نیستن، والا در تاریخ استعمار هرچی بوده از گور یه زن بلند شده، بانو الیزابت اول و دوم
سیر تطور آمریکا خیلی جالبه تو کتاب، آمریکایی ها میدونید کیا بودن؟ اراذل و اوباش، زندانیها و هرچی آدم بدرد نخور انگلیسی که اخراج میشدن از انگلیس، میفرستادنشون آمریکا، اصلا آمریکا هم یه زمانی تحت استعمار انگلیس بود، بعدش اعلام استقلال میکنن