👇👇👇 🔰 اصول دین برهانی و قابل استدلال هستند! 💬 شبهه: برخی از روشن‌فکران کنونی مدعی هستند: امور اعتقادی استدلال بردار نیست، اصول و عقاید هیچ دینی برهانی نیست؛ آن‌چه ابوذر را ابوذر می‌کند، شخصیت پیامبر بود. ✅ : ✍ در علم منطق به طور مفصل به بحث قضایا و شرایط منتج بودن آن‌ها و شرایط یقینی بودن آن‌ها پرداخته شده است و در این علم گفته می‌شود ام‌القضایا، قضیه محال بودن اجتماع و ارتفاع نقیضین است. این قضیه بدیهی بوده و استدلال بردار نیست و همه قضایای یقینی باید به نوعی به این قضیه برگردند. 🔹بسیاری از استدلال‌های دینی نیز به همین قضیه ختم می‌شوند، لذا برهانی بوده و یقینی است و غیر قابل خدشه؛ به طور مثال در رابطه با اثبات وجود خداوند متعال(واجب الوجود) ابن سینا برهان امکان و وجوب را مطرح کرده و از طریق بطلان تسلسل که به اجتماع نقیضین می‌رسد، وجودی واجب که در راس سلسله است و همه وجودها به او ختم می‌شود را اثبات می‌کند که کاملا یقینی و غیر قابل خدشه است، سپس با اثبات بی‌نیازی واجب به اثبات صفات ثبوتی و نفی صفات سلبی می‌پردازد و علامه طباطبایی نیز در دو کتاب بدایه الحکه و نهایه الحکمه فصل آخر، به این مباحث پرداخته و آن‌ها را اثبات می‌کند. اینکه گفته‌اند ابوذر بر اثر شخصیت پیامبراکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) ابوذر شد، مثال درستی نیست، چون بسیاری از مردم مکه از پیامبر عظیم الشان اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) معجزه طلب می‌کردند؛ هر چند شخصیت و جذابیت و جدیت پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در امر هدایت مردم نیز عامل مهمی بر ادامه مسیر بود، اما عامل اصلی ایمان آوردن مردم مکه، دیدن معجزات فراوان از حضرت بود. 🔹حتی در تاریخ نقل شده گروه‌های زیادی از مخالفان خدمت پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌رسیدند و با ایشان مناظره می‌کردند و حضرت نیز با صبر و حوصله سوالات آنان را پاسخ می‌داد و همان مناظرات سبب ایمان آوردن بسیاری از مردم شد. ائمه اطهار(علیهم‌السلام) نیز با رهبران فرق و گروه‌های دیگر به مناظره می‌پرداختند و بر اصول و عقاید اسلامی استدلال می‌کردند و ارائه برهان می‌نمودند. در کتب کلامی از زمان خواجه نصیرالدین طوسی تا زمان حال، تمام علما بر اصول مذهب استدلال و برهان ارائه کرده و تلاش کرده‌اند تا دین را عالمانه و از روی استدلال به مردم بیاموزند. 🔹بله برخی از مطالب مثلا در باب معاد مانند صراط، میزان، تطایر کتاب و... کاملا نقلی و تعبدی هستند و چون قران کریم یا معصوم فرموده، ما نیز می‌پذیریم و معتقد می‌شویم، یعنی اگر معصوم نمی‌فرمود ما نیز معتقد نمی‌شدیم. 🔹ممکن است این دسته افراد بگویند همه استدلالات مطرح شده مخدوش است و مقدمات آن‌ها تام نیست؛ در پاسخ به ایشان می‌گوییم این مطلب صرفا یک مدعاست و مخالف نظر بزرگانی که نام آن‌ها برده شد، لذا باید اثبات شود. -------------------------- رسانه باشید و نشردهید📢 ☑️کانال جامع پاسخ به شبهات وشایعات در 👇 🆔➠ @Anti_Shayeat