🔺خداشناسی از نگاه پائولو کوئلیو 🔺شناخت خدا ضرورت و امکان شناخت خدا هرچند در بیان یک جهان‌بینی الاهی، باید نقش خدا در تدبیر جهان به خوبی ترسیم شود، اما پائولو مایل است جهان را بدون خداوند ترسیم کند. وی معتقد است حتی اگر کسی نقشی برای خدا قائل نباشد، باز جهانِ جهان است. انسان همان موجودی است که باید به دنبال عشق خود بگردد. در نگاه وی: «جست‌وجوی توضیحات درباره خداوند هیچ چیز بر شما آشکار نمی‌کند. ... هیچ‌کس هرگز ثابت نخواهد کرد که خدا وجود دارد. در زندگی، برخی چیزها را فقط باید تجربه کرد... عشق چنین چیزی است. خداوند نیز که عشق است، چنین چیزی است.» در مکتب معنوی پائولو، مهم این است که انسان به دنبال رؤیاها و ندای قلب خود برود. اساساً ضرورتی ندارد که به دنبال خداشناسی باشد؛ چراکه به نظر او:کسی که به جست‌و‌جوی خدا می‌رود، دارد وقتش را تلف می‌کند. می‌تواند راه‌های بسیاری را طی کند، به آیین‌ها و فرقه‌های زیادی پناه ببرد، اما این‌گونه هرگز او را نخواهد یافت. خدا این جاست، اکنون کنار ما. می‌توانیم او را در این مِه، در این زمین، در این لباس‌ها، در این کفش‌ها ببینیم. ... این ملاقات آسان نیست، ... چون او مدام از ما می‌خواهد به دنبال رؤیاها و قلب خود برویم. از این مبانی فکری پائولو هم که بگذریم، و به فرض که اجازه داده شود به دنبال شناخت خدا باشیم، در نگاه تکثرگرایانه پائولو، شناخت هر کسی متفاوت خواهد بود. سرانجام، هر کس خدای خود ساخته‌ای دارد که با خدای دیگران تفاوت می‌کند. از این‌رو، پائولو به ادیان الاهی در مورد ارائه تصویر خاصی از خداوند اعتراض دارد و اعتراف می‌کند که «از تصور خدایی استاندارد شده، که به طور متعصبانه‌ای برای همه معتبر باشد، وحشت دارم.» https://eitaa.com/antihalghe