🔺ادعای « خدا » بودن استاد در فرقهِ اکنکار قسمت (اول)1️⃣ ♦️ خدا بودنِ استاد در اکنکار را می‌‏توان نوع خاصی از انسان‌خدایی اکنکار تلقی کرد. 🔷 پال‏ توئیچل در مکاشفاتی که در [کتاب] دندان ببر دارد، بارها او و استادان همراهش توسط خدایان طبقات، خدا خطاب می‌‌شوند. حتی در مراحل پایانی او صدایی از درون می‌‌شنود که خود او خداست.[1] 🔶 وی در همین کتاب از قول فوبی کوانتز به‌‏طور واضح اعلام می‌‌دارد که خداوند در درون آدم‌‌هاست و چیزی جدای از آن‏‌ها نیست.[2] 🔷 هر چند در بسیاری از نوشته‌‏ها اکنکار اعلام می‌‌‌‌کند که استاد تنها مجرای فیض‏ الهی است؛ اما در بسیاری از مواقع نیز استاد را مجلای الهی می‌‌داند: «او نشان خواهد داد که ماهانتا وجهی از وجوه الهی است که به خاطر رهاسازی روح‌‌ها هیئت انسانی به خود می‌‌گیرد».[3] 🔶 این آموزه نیز قرابت شدیدی به آموزه‌‌های مسیحیت دارد؛ چه این‌‌که مسیحیان نیز معتقدند که مسیح (علیه السلام) تجسید و تجلّای الهی بود که برای رها کردن روح‌‌های دربند از گناه نخستین، هیئت انسانی به خود گرفته است. 🔷 شریعت کی سوگماد در جایی دیگر به وضوح به تجلّی سوگماد در زمین در قالب ماهانتا پرداخته است: «استادِ حقِّ در قید حیات، تجلّی جسمانی سوگماد در زمین است و مأموریت دارد همۀ روح‌‌هایی را که آمادۀ بازگشت به جهان‌‏های بهشتی‌‌اند بدان‌‌جا عودت دهد.»[4] 🔶 «پال» در جملاتی، پا را از این هم فراتر نهاده، مقام استادی را (که از قضا به خود او تعلق گرفته) نیز خدا می­‌خواند. او می‏‌نویسد: «استاد در واقع خدایی است در درون ما که از طریق صدای پر عطوفتِ وجدان به ما درس می‌‌دهد.»[5] 🔷 او هیچ ابایی ندارد تا خدایِ خدایان اکنکار را هم‌تراز با استاد قرار داده، خود را سوگماد اعلی بپندارد: «سوگماد عشق، حکمت و قدرت است. او حاضر مطلق است و در همه چیز نفوذ دارد. استادِ حقِّ در قید حیات نیز چنین است.»[6] 🔶 این در حالی است که اکنکار، سوگماد را خدایِ خدایان، مطلقِ مطلقان، مقدّسِ مقدّسان، رحیمِ رحیمان، قادرِ مطلق، حاضرِ مطلق و عالمِ مطلقِ تمام کائنات می‌‌داند.[7] در قاموس کتابِ مقدسِ ادعایی اکنکار، ماهانتا دارای جنبه‌‌های سه گانه‌‏ای است که از آن با عنوان تثلیث سوگماد یاد می‌‌کنند. 🔷نخستین جنبه، حضور مطلق و ازلی ماهانتاست و در قلب اقیانوس عشق و رحمت قرار دارد. دومین جنبه سوگماد کالبد شکوهمند و عالم‌‌گیری است که روح هستی یا اک نامیده می‌‌شود. سومین جنبه‌ نیز کالبد متجلّی شدۀ ماهانتاست که یگانۀ جاویدان و تجلّی کالبدی سوگماد نامیده شده است. 🔶 در ادامه، کتاب مقدس ادعایی، سومین جنبه را که تجلّی کالبد سوگماد است، تناسخ خداوند در هیئت انسانی می‌‌شمارد.[8] به راستی خداوند به کدامین کارما تناسخ یافته است❓ 🔷 از آن‌‌جایی که محال عقلانی بودنِ تجلّی جسمانی خداوند برای پیامبر اکنکار که خود زمانی فلسفه خوانده است روشن بوده، در جاهای فراوانی استاد را فقط واسطه نامیده و تأکید کرده‌‌اند که استادان انسان‏‌هایی بیش نبوده‌­اند. 🔶 البته تناقض‏‌گویی اکنکار را می‏‌توان یکی از ویژگی‌‏های دائمی آن شمرد که نگارنده به جهت تکرار آن در مباحث مختلف دچار شرمندگی در بیان شده است. 🔻 تحلیل و بررسی 🔷 یکم: در اکنکار هرچند ادعا می‌‌شود هدف، رسیدن به جهان‌‏های بهشتی است، آن‏‌چه از نوشته‌‌ها و آموزه‌‌های این آیین برمی‌‌آید، هدف اصلی ارتباط با استاد است. جایگاه ویژه‌‌ای که برای استاد خلق شده است و نیز دعوت‌‌های مکرّر برای هر امری به سوی استاد، نشان از این واقعیت دارد. 🔶 رسیدن به جهان‏‌های بهشتی و درنوردیدن اقلیم سوگماد، بهانه­‌هایی هستند تا چلاها و پیروان اکنکار دست به دامان ماهانتا شوند. در عمل نیز مشاهده می‌‌شود فراتر از ارتباط با استاد چیز دیگری وجود ندارد. آموزش‌‌های رؤیابینی هم اکیست‌‏ها را تا بدان‌‌جا پیش می‌‌برد که در عالم خیال، تصویر یا نوری از استاد را ببینند. 🔷 دوم: علائم و ویژگی‏‌هایی که استاد اکنکار را با آن می‌‌سنجند کاملاً ذهنی و اثبات‌‏ناپذیر است. این‌که استادِ بیرون، از سوی سوگماد و توسط استاد پیشین انتخاب می‌‌شود، در تاریخچۀ کوتاه این آیین بارها زیر پا گذاشته شده است. ♦️ پال توئیچل هرگز استاد بعدی را برنگزید و فقط به یک رؤیای ادعایی اکتفا شد. هارولد کلمپ نیز بیش‏تر در نبردی نفس‏‌گیر به این مسند دست یافت. جالب این‌ که فقط همین دونفر به‌‏طور رسمی بعد از بنیان‌‌گذار اکنکار بر مسند ماهانتایی تکیه زده‌­اند. گزینش استاد درون نیز فقط با رؤیا و در عالم خیال و تصور صورت می‌‌گیرد. https://eitaa.com/antihalghe