✨ چندین روایت ناب از منابع اهل تسنّن دربارهی خلافت امیرمؤمنان علیهالسّلام
آیت الله بهجت (ره):
▫️ عدهای از روایاتی که عامّه (=اهل سنت) در فضل حضرت امیر علیهالسّلام نقل کردهاند در درجهی اوّل و اعلی قرار دارد، نظیر:
📜 «أَنْتَ مِنّی بِمَنْزِلَهِ هارُونَ مِنْ مُوسی إِلاّ أَنَّهُ لا نَبِی بَعْدی.» (۱)
📃 تو نسبت به من مشابه هارون به حضرت موسی علیهماالسّلام هستی، تنها با این تفاوت که بعد از من پیامبری نخواهد بود.
▫️ از جملهی استثنا: «إِلاّ أَنَّهُ لا نَبِی بَعْدی» استفاده میشود که در مستثنی مِنْه همه چیز مندرج است، مگر این که اهل تسنن بگویند:
🔹 این سخن باز استثنا دارد و آن این است که: «إِلاّ أَنَّ أَبابَکرٍ أَفْضَلُ مِنْهُ!» جز این که ابوبکر از او افضل است!
▫️ در هر حال، متن حدیث را نقل میکنند و چه قدر کودکانه به آن جواب میدهند. و نیز روایت طیر مشوی:
📜 «أَللّهُمَّ! آتِنی بِأَحَبِّ خَلْقِک إِلَیک یأْکلُ مَعِی مِنْ هذَا الطَّیرِ فَجاءَ عَلِی.» (۲)
📃 (پیامبر(ص) قصد تناول گوشت پرنده بریانی را داشتند؛ از خداوند خواستند که: ) خداوند، محبوبترین اشخاص در نزد خود را حاضر کن تا این پرنده را همراه با من بخورد...
ناگاه علی علیهالسّلام فرا رسید.
▫️ و نیز روایت:
📜 «أَنَا مَدینَهُ الْعِلْمِ وَ عَلِی بابُها.» (۳)
📃 من شهر علم هستم و علی علیهالسّلام درِ آن است.
▫️ هم چنین این روایت که صاحب صواعق محرقه آن را از کتب خودشان نقل میکند و سند آن را هم به ابی بکر میرساند که حضرت رسول صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود:
📜 «مَنْزِلَهُ عَلِی مِنِّی مِثْلُ مَنْزِلَتی مِنْ رِبّی.» (۴)
📃 مقام و منزلت علی علیهالسّلام نسبت به من، همانند منزلت من نسبت به پروردگارم میباشد.
▫️ و نیز این حدیث از پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در روز غدیر خم:
📜 «أَلَسْتُ أَوْلی بِکمْ مِنْ أَنْفُسِکمْ؟ قالُوا: بَلی. قالَ صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم: مَنْ کنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِی مَوْلاهُ. أَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ، وَ عادِ مَنْ عاداهُ...» (۵)
📃 🔸 آیا من نسبت به جان شما سزاوارتر نیستم؟
▪️ عرض کردند:
🔹 بله.
▪️ فرمود:
🔸 هر کس من به او ولایت دارم و مولای اویم، این علی علیهالسّلام مولای او است. خداوندا، هر کس که او را مولای خود بداند و دوستدارش باشد، دوستش بدار، و هر کس با او دشمنی ورزد دشمنش باش.
▫️ (اهل سنت) همه را نقل میکنند و دربارهی روایت اخیر میگویند:
«لَوْ أَرادَ الْخِلافَهَ، لَقالَ صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: عَلِی خَلیفَتی مِنْ بَعْدی.»
اگر مقصود رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم خلافت بود، قطعا میفرمود: «علی علیهالسّلام خلیفه و جانشین من است.»
✳️ (اتفاقا همین معنا را نیز که علی علیهالسّلام جانشین بعد از من است، در کتابهای اهل تسنّن از رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل شده است:
📜 «لاینْبَغی أَنْ أَذْهَبَ إِلاّ وَ أَنْتَ خَلِیفَتی... أَنْتَ وَلِیی فِی کلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدی.»؛ (۶)
📃 روا نیست که من از دنیا بروم و توجانشین من نباشی... تو سرپرست برگزیدهی من بر هر مؤمن بعد از من هستی.)
▫️ میگوییم:
اگر این گونه هم میگفت که علی علیهالسّلام خلیفه و جانشین من است، باز شما میگفتید:
🔹 بله خلیفه است منتهی تنها در کمالات؛ زیرا با درایت و اجماع منافات دارد!
▫️ و یا میگفتید:
🔹 ما هم علی علیهالسّلام را خلیفه میدانیم، منتهی خلیفهی چهارم!
▫️ و اگر پیغمبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم میفرمود:
علی علیهالسّلام خلیفهی بلافصل است،
باز میگفتید:
🔹 فصل (=فاصله) به غیر خلفا مراد است،
یعنی بلافصل اجنبی نسبت به خلفا، زیرا نسبت به خلافت شیخین اجماع قائم است! (یعنی باز اهل سنت میگفتند که منظور از خلیفه بلافاصله، خلیفه بلافاصله بجز ابوبکر و عمر و عثمان است چون اکثریت، آنها را خلیفه دانسته اند.)
⬅️ در محضر بهجت، جلد سوم، نکته ۱۴۷
(۱). صحیح مسلم، ج ۷، ص ۱۲۰ و ۱۲۱؛ سنن ترمذی، ج ۵، ص ۳۰۲ ۳۰۴؛ مستدرک حاکم، ج ۲، ص ۳۳۷؛ ج ۳، ص ۱۰۹ و...
(۲). مستدرک حاکم، ج ۳، ص ۱۳۰ و ۱۳۲؛ مجمع الزوائد هیثمی، ج ۹، ص ۱۲۵ و ۱۲۶؛ کنزالعمّال، ج ۱۳، ص ۱۶۶ و ۵۱۹ و...
(۳). مستدرک حاکم، ج ۳، ص ۱۲۶ و ۱۲۷؛ الفایق زمخشری، ج ۲، ص ۱۶؛ المعجم الکبیر، ج ۱۱، ص ۵۵؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۴۱۵ و...
(۴). ر.ک: المسترشد، ص ۲۹۳؛ مناقب آل ابی طالب، ج ۲، ص ۶۰؛ بحارالانوار، ج ۳۸، ص ۲۹۸؛ میزان الاعتدال ذهبی، ج ۳، ص ۵۴۰؛ الکشف الحثیث، ص ۲۲۹؛ لسان المیزان ابن حجر، ج ۵، ص ۱۶۱.
https://eitaa.com/joinchat/3149660360C7e9ec0d7d8