❇️ کرامتی از حضرت معصومه علیها السّلام
🔘 صاحب (کتاب) انوار المشعشعین در کتابش به عنوان یک امر متواتر درج نموده:
▫️ یکی از خدّام آستانه مقدّسه حضرت معصومه به نام میرزا اسد اللّه، از ناحیه پا گرفتار بیماری شقاقلوس (بیحسّی و فاسد شدن عضوی از اندام) گشته، جراحان بالاتفاق نظر به قطع پای ایشان دادند، تا بیماری به دیگر اعضا سرایت نکند.
ایشان میگوید:
🔹 حال که بناست فردا پایم را قطع کنند، امشب مرا به حرم مطهر حضرت معصومه ببرید.
▫️ او را به دوش میکشند و به حرم میآورند. خدّام در رابسته و او را به حال خود وامیگذارند، وی از فشار درد تا صبح صادق فریاد میزند. هنگام صبح خوابش میبرد و در عالم خواب خانم مجلّلهای را مشاهده میکند که به او میگوید:
🔸 ترا چه میشود؟
▫️ جواب میدهد:
🔹 پایم فاسد شده و از خدا میخواهم که یا مرا مرگ دهد و یا شفا بخشد.
▫️ آن خانم گوشه مقنعه خود را چندین دفعه به پای او مالیده میفرماید:
🔸 تو را شفا دادیم.
▫️ عرض میکند:
🔹 شما کی باشید؟
▫️ میفرماید:
🔸 فاطمه دختر موسی بن جعفر.
✨ او از خواب بیدار میشود و خود را سالم مییابد. فریادش بلند میشود که در را باز کنید، شفا گرفتم. خدّام در را باز کرده، وی را خندان و سالم میبینند.
🌟 شگفت اینکه مقداری پنبه نزد او یافت میشود که هر مریضی آن را به موضع درد خود میمالید شفا مییافت، ولی در خرابی سیل قم آن پنبه مفقود گردید.(۱)
⬅️ آیینه اسرار، صفحه ی ۵۹ (در اینجا چکیده متن اصلی ذکر شده)
(۱). انوار المشعشعین صفحه ی ۲۱۷.
🏷
#میلاد_حضرت_معصومه #حضرت_معصومه #دهه_کرامت
#یاران_اربعینی | عضوشوید 👇
@arbaeeniy_yaran