9.41M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
کربلا بود، تصویری از کربلا با من تماس گرفت، بعد دوربین رو گرفت سمت حرم، گفت: خاله من بین الحرمینم، هر دعایی داری، هر آرزویی داری، از آقا بخواه... من داشتم دعا می‌کردم که آرمان دوربین رو چرخوند سمت صورت خودش به من گفت: خاله دعا کن شهید شم! منم خندیدم، گفتم: آرمان دلت خوشه‌ها! جنگ کجا بود خاله، کجا می‌خوای بری شهید شی... • به روایت از خاله شهید علی‌وردی |