ای خانه دارِ خانه ی آتش گرفته ام
دیده مبند فاطمه س ، بی خانمان شدم
گفتی که غصه های تو تنهایی علی ع است
در پیش قاتلان تو من قد کمان شدم
این خانه بی تو فاطمه جان یک جهنم است
زهرا مرو ، بهار علی ، من خزان شدم
دشمن شنیده فاطمه ام پر کشیده است
با طعنه ها و خنده یشان نیمه جان شدم
این کودکان تو همه مادر طلب کنند
دیدی که غصه دار تو در این میان شدم
زینب حسن حسینِ تو ساکت نمیشوند
آواره در میانه ی این آشیان شدم
#داوود_خلیلی_کاوه