نقدی بر کتاب زیباکلام
جناب دکتر زیبا کلام استوری را در فضای مجازی منتشر کرده اند با این عنوان که: روح دولت انگلستان هم از کودتای رضاخان خبر نداشت.
این جمله جناب زیباکلام قسمتی از متن کتاب ایشان یعنی کتاب«رضا شاه» است که زیبا کلام تلاش کرده در این کتاب ثابت کند رضاخان بدون دخالت انگلستان و کشورهای خارجی توانست قدرت را به دست بگیرید.
اگر شما کتاب جناب زیباکلام را مطالعه کنید در همان ۱۵_۲۰ صفحه اول کتاب متوجه خواهید شد که این کتاب متکی بر یک منبع اصلی است ،کتابی با نام«ایران، برآمدن رضاخان،برافتادن قاجار و نقش انگلیسی ها» که نوشته جناب سیروس غنی از نویسندگان توانمند تاریخ معاصر و البته از طرفداران سرسخت رضاخان است.
زیباکلام در ابتدای کتاب خود مینویسید:
«در نهایت آشنایی با کتاب مرحوم دکتر سیروس غنی در مورد چگونگی ظهور رضاخان در سپهر سیاسی ایران و نحوه تبدیل او به رضاشاه تیر خلاص را بر پیکر نیمه جان روایت حکومتی شلیک کرد کتاب غنی همۀ تردیدهایم را از میان برد و باعث شد تا آنچه را با دو دلی احساس کرده بودم حالا با قاطعیت اعلام کنم که حتی روح دولت انگلستان هم در جریان به قدرت رسیدن رضا شاه نبود چه رسد به اینکه آن را طراحی و ساخته و پرداخته هم کرده باشد».
جهت کوتاهی متن و جلوگیری از خستگی خوانندگان محترم دو نکته را در مورد کتاب دکتر صادق زیباکلام بیان میکنم:
نکته اول اینکه بر خلاف گفته جناب زیباکلام تقریبا اکثر نویسندگان خارجی بی طرف یا حتی طرفدار رژیم پهلوی بر این نکته اتفاق نظر دارند که کودتای رضا خان با کمک و حمایت مستقیم انگلستان شکل گرفت.
دکتر محمد قلی مجد استاد دانشگاه پنسیلوانیا در کتاب خود«رضاشاه و بریتانیا» با استفاده از اسناد مختلف انتشار یافته از وزارت خارجه بریتانیا و آمریکا ثابت میکند که کشور انگلستان نقش اصلی را در در کودتای رضاخان بر عهده داشته است¹.
خانم نیکی آر کدی از نویسندگان مشهور آمریکایی که از اساتید برجسته دانشگاه های آمریکا محسوب میشود نیز در کتاب «ریشه های انقلاب» در مورد کمک های انگلستان برای روی کار آمدن رضاخان و انجام کودتای او مطالبی را بیان میکند².
خانم استفانی کرونین نیز که از نویسندگان سرشناس اروپایی در زمینه تاریخ ایران است در کتاب خود صراحتا از نقش انگلستان در پشتیبانی کودتای رضاخان صحبت کرده است³.
در ادامه نویسندگان دیگری مثل میشل فوکو⁴،آرتور میلسپو⁵ و جان فوران⁶ نیز بسیار شفاف و صریح از نقش انگلستان در کودتای رضاخانی و روی کار آمدن حکومت پهلوی مطالبی را بیان کرده اند و همچنین ده ها کتاب معتبر دیگر نیز وجود دارد که در مورد نقش انگلستان در کودتای رضاخان اسنادی را ذکر کرده اند که جهت طولانی نشدن مطلب از ذکر آنها صرف نظر میکنیم.
حال باید از جناب زیباکلام سئوال کرد که ایشان چگونه بدون مراجعه به سایر کتب معتبر و در نظر نگرفتن آنها، فقط با استناد به کتاب سیروس غنی با قاطعیت تمام نقش انگلستان در کودتای رضاخان را نفی میکند و صدها صفحه کتاب در مورد آن مینویسد! آیا جناب دکتر زیباکلام با ابتدایی ترین شرایط انجام یک تحقیق آشنا نیستند که برای نتیجه گیری در مورد یک مسئله تاریخی،باید تمام کتب معتبر را بررسی و مطالعه کرد؟ و نمیشود تنها با استناد به یک منبع،نتیجه گیری تاریخی داشت؟آیا خنده دار نیست که یک استاد دانشگاه کشور تنها با در نظر گرفتن یکمنبع و یک رفرنس صدها صفحه مطلب و نوشته را به رشته تحریر درآورد؟
اما نکته دوم که طنز تلخ این ماجرا را بیشتر میکند این مسئله است که جناب دکتر زیباکلام به خودشان زحمت نداده اند تا حتی همین کتاب سیروس غنی را به طور کامل مطالعه کنند،چون با یکبار مطالعه این کتاب متوجه میشویم که حتی سیروس غنی نیز بارها در کتاب خود به نقش انگلستان در کودتا اذعان داشته است.
سیروس غنی در کتاب خود در مورد اطلاع انگلیسی ها از کودتا مینویسد:با بررسی یادداشت های آیرون ساید_یکی از افسران بلندپایه انگلستان در ایران_به این نتیجه میرسیم که آیرون ساید می دانست رضاخان در فکر کودتاست،آیرون ساید و نرمن(سفیر انگلستان در ایران)هر دو واقف بودند که شاه به درد نمیخورد⁶.
یا در جای دیگری از کتاب خود بنا بر اسناد به دست آمده از وزارت خارجه انگلستان در مورد دخالت انگلیس در کودتا مینویسد:
در گزارشی به قلم پیرسن دیکسون کارمند وزارت خارجه انگستان وی میگوید: کلنل اسمایس(از افسران انگلیسی و رئیس لشکر قزاق در قزوین) از کودتا اطلاع قبلی داشت و با سران کودتا همکاری کرد،همچنین ژنرال ویلیام دیکسن،که به لندن فراخوانده شده بود ،در نامه ای به تاریخ ۶ ژوئن ۱۹۲۱ به یکی از اعضای سفارت امریکا درتهران مینویسد: من ژنرال اسمایس را سر راهم وقتی از قزوین میگذشتم دیدم و او موضوعی را که همه حدس میزدیم اعتراف کرد،گفت که او ترتیب کودتای قزاقها را در تهران داد،او همچنین به من گفت که این کار را با اطلاع سفارت در تهران انجام داد⁸.
ادامه👇👇👇