مُـرواریدهای‌خاکـــی🕊
- :)🌱' . .
قمقمه‌اش هنوز آب داشت، نمی‌خورد! از سر کانال تا انتهای کانال می‌رفت و می‌آمد و لب‌های بچه‌ها را با آب قمقمه‌اش تر ‌می‌کرد خودش هم ریگ گذاشته بود توی دهانش تا خشڪ نشود!