ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به نام خدا ۱۴۰۰/۱۱/۷ روز میلاد حضرت زهرا (س) به مناسبت روز مادر، در جمعے که مادران زیادے با فرزندان خود به شادے و هدیه دادن باگل ووو... مادران و بوسه انها برگونه هاے فرزندان، شاهد خوشحالے آنان بودم... چیزے که نظرم را به خودش جلب کرد مشاهده نوجوانے بود که گوشه اے سر در گریبان کز کرده بود و هیچ اثر از شادے در چهره او به چشم نمے خورد. از شخصے سئوال کردم این پسر کیست؟گفت:سال پیش مادرش را از دست داده است... خیلے ناراحت شدم بلافاصله این چند بیت شعر زبانحال آن نوجوان را سرودم.... ─┅┅═❧❧❧═┅┅─ مادرم رفتے و قلبم به تَعَب آمده است جانم ازغصه واندوه به لب آمده است بدنم ز آتش دوریت به تب آمده است روزگارم ز فـراق تو به شب آمده است چه کنـم مـن به سرقبـرتـو آیـم گـریان همه درخانه خـود شاد و دل من بریان ─┅┅═❧❧❧═┅┅─ روز مـادر بـه ســر قـبـر تـو مـن گل آرم بـه روے سنـگ مـزارت سرخـود بگذارم گوهر اشڪ از ایـن دیـده به دامـن بارم اے که بودے همه جا یاور و هم غمخوارم به تـنم بے تـو نمانده ست نه نایے رمقـی کاش مے خورد بر این دفتر دوران ورقی ─┅┅═❧❧❧═┅┅─ دل مـن طـاقـت دوریـت نـدارد مادر حـالیـا بغـض گـلـویـم بـفــشـارد مادر ایـن دل غـمــزده ام درد تـو دارد مادر بـه سـرم دست نوازش که گـذارد مادر مادراے رفته به خواب ابدے روحت شاد خواب راحـت بکن اے خانه قــبرت آباد ─┅┅═❧❧❧═┅┅─ رفتے و در دل من غیرمحن نیست که نیست غیرنقش تو به چشم ترمن نیست که نیست باکسے غیرتوام میل سخن نیست که نیست هیچ میلم به تماشاے دمن نیست که نیست رفتے اے نور دلــم هسـتے من گشت تباه دست پـر مهـر تـو مـادر ز سرم شدکـوتـاه ─┅┅═❧❧❧═┅┅─ روز مـادر شده، امـا دل مـن غـمگیـن است چشمه چشم من از خون دلم رنگـین است چـه کنم‌ بارِ به دوشِ دل مـن سنگین است روضه هایـم به خفـا نالـه ے آهنگین است مـادرا قــبـر تـو با چشــم تـرم مے شـویم مـن‌ فقــط درد دلــم را به شـما مے گـویم 🖊شاعر:استاد ابراهیم الهیاری(اشک فسایی) http://eitaa.com/ashaar_khatm ─┅┅═❧❧❧═┅┅─ ۱۴۰۰/۱۱/۷ ✖️لطفا نشر با ذکر منبع✖️ «در ثواب نشر لینڪ کانال سهیم باشید». ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ