ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به نام خدا آمد بگوشم بانگ گلگونی دوباره دارم ز دل آوای محزونی دوباره باغ دلم رو بر خزان دارد ببینید ابر دو چشم لاله می بارد ببینید بار دگر از خاتم دلها نگین رفت خدمتگزاری از حریم علم و دین رفت اشک عزا بر شاخه ی هر دیده بشکفت بر حوزه ی علمیه باید تسلیت گفت از داغ ری شهری شرر بر سینه بنشست وز هجر او آتش به آب دیده پیوست مجموعه ی عبدالعظیم از غم بگرید چشمان ما از این غم و ماتم بگرید علم و فقاهت داد از کف یار خود را نتوان نهان کردن غم دلدار خود را رفت از کف ما مردی از علم و درایت مردی ز نسل بی قراران ولایت دارالحدیث آئينه دار خدمت اوست خونین دل یاران حق از رحلت اوست ری شهری آن شخصیت بالنده از علم مردی مجاهد ، پُر تلاش آکنده از علم در عرصه ی دانش فقیهی اهل بینش خدمتگزار علم و دین در آفرینش در یک زمان بود آن عزیز اهل ایثار خدمتگزار حاجیان کوی دلدار مردی که جان بر کف به راه دین نهاده در سنگر خدمت به مردم ایستاده یار امام و نهضت گلگون او بود در هر سخن روشنگری مضمون او بود در خط رهبر بود و در خط ولایت می کرد از اندیشه ی نهضت حمایت او پیرو راه شهیدان وطن بود او در مسیر لاله های این چمن بود افسوس رفت و سینه ها شد داغدارش رنگ خزان بنشسته در فصل بهارش ای شهر ری بنگر غروب آفتابش رفت و به پایان آمد اکنون التهابش 📝شعر:استاد حاج محمود تاری «یاسر» http://eitaa.com/ashaar_khatm ─┅┅═❧❧❧═┅┅─ 📍نشر بدون ذکر منبع جایز نمیباشد. «در ثواب نشر لینڪ کانال سهیم باشید». ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ