(گاه رفتن میرسد
هشیار باش)
گاه رفتن میرسد ناگه مرا
میشوم راحت از این ماتم سرا
میرسد روزی که تنها میشوم
همنشین درد و غمها میشوم
جسم بی جانم بماند گوشه ای
دست من خالی نباشد توشه ای
روح من بیند مرا که مُرده ام
قدرتم رفته ز کف درمانده ام
همسر و اولاد من از من جدا
میشوم از رنج این دنیا رها
مال و اموالم شود ارثیه ام
نان و حلوا میشود خیریه ام
دوستان آیند دورم بیشمار
روی دستان میروم سوی مزار
دست خالی میروم بیچاره ام
هول می گیرد مرا آواره ام
مال و اموالم بماند یادگار
میشوم تنهای تنها رهسپار
دست خالی سوی برزخ می روم
نامه ی اعمال خود را می برم
شستشویم می دهند از عز و ناز
آن زمان باشد مرا مولا نیاز
هرچه می گویم عزیزانم مدد
یک کفن بهرم مهیا میشود
باز بر دستان مردم می شوم
سوی عُقبا بین شتابان میروم
هی ندا سر می دهم یا رب کمک
خودبه زخم خودهمی باشم نمک
خانه ام تنگ و لحد آماده است
خانه ی نو بیچراغ و ساده است
با دعا تلقین همی پاکم کنند
خویش و بیگانه مرا خاکم کنند
با عزیزانم همی گویم سخن
من از این دنیا فقط دارم کفن ؟
من همان بابای خوب خانه ام
گور تاریکی شده کاشانه ام؟
پس چه شدعز و مقام و رتبه ام؟
من شدم تنها خدا شرمنده ام
میشود فرصت دهی جبران کنم؟
درد بی درمانیم درمان کنم؟
نیست دیگر راه برگشتی بدان
من بمانم با عمل بار گران
میرودهر کس به سویی با شتاب
من بمانم با سوال و با جواب
گریه می باشد مرا مونس بسی
نیست غیر حق دگر یارم کسی
ناگهان یادم به بالا میشود
روضه ها پیشم هویدا میشود
بانگ یا مولا علی جان سر دهم
تا که از وحشت در آن وادی رهم
نام آقا می برم نام علی
تا شود قبرم به نورش منجلی
نام عباسِ دلاور می برم
نام اصغر نام اکبر می برم
ناگهان آنجا منور میشود
وحشت و ماتم از آنجا میرود
هاتفی گوید محب مرتضاست
خانه اش روشن زلطف مصطفاست
در جهان بوده مُرید اهلبَیت
بر تو بادا از ملائک تهنیت
هر که باشد از محبان حسین
میشود مهمانِ شاه عالمین
(بیقرارم) چشم اُمیدم به اوست
نام مولا توشه بر من آبروست
بیقرار اصفهانی
http://eitaa.com/ashaar_khatm
●●●●●●●●●●