به وقت شاعری
به گمانم، نگهم دل به کسی بست که نیست و دلم غرق تمنای کسی هست، که نیست همه ی شهر به دلدادگی ام می خندند که فلانی شده از چشم کسی مست، که نیست!
#فریدون_مشیری