گشته چراغانی همه جا مردم همه غرق سرورند تاریکی از عالم فراری است اینجا همه مهمان نورند دیگر برای غصه و غم جایی در این دنیای ما نیست مسجد، محله، کوچه، خانه امروز دنیا غرق شادی است روز امیر المؤمنین است امروز او مهمان دنیاست با خنده تقویم قشنگم می گفت: زهرا! روز باباست راه نفس بگرفت بر من ناگاه بغضی در گلویم با خویش می گفتم چرا پس بابای من رفته ز کویم از کی سفر رفته است بابا؟ پس کی میاید او به خانه؟ تا گفتم اینها را به مادر دیدم که اشکش شد روانه برگشت و با سوز جگر گفت: ای عقده ی دل باز کرده بابای خوب و مهربانت سمت خدا پرواز کرده دست مرا بگرفت مادر رفتیم تا یک جای زیبا قبر قشنگی بود و رویش عکس جوانی های بابا هم گریه می کردم و هم بود لبخند جاری بر لبانم گفتم به او: روزت مبارک بابای خوب و مهربانم مهدی شریفی علیه السلام @ashaarsharifi