🌹 (چه سیزده بدری؟!)
عید بعد از عملیاتِ کربلای۵ بود.
روز سیزدهم فروردین بود
و تازه از صبحگاه برگشته بودیم
که بچهها دورهام کردند
که برویم سیزده بدر!
هر چه گفتم:
«چه سیزده بدری؟
این حرفها چیه؟
ول کنید بابا!»
که اصرار و التماس کردند
که الا و بالله باید برویم.
از تدارکات ناهار گرفتیم
و رفتیم لب رود کرخه.
جای باصفایی پیدا کردیم.
بچهها تاب درست کردند
و آخر سر، ما را هم که قیافه گرفته بودیم
که مثلا مسئول دستهایم
به وسوسه انداختند.
موقعی به خودم آمدم
که دیدم تاب میخورم و میخندم.
ناهار را میان گل و چمن،
لا بهلای دار و درختها فرستادیم
به خندق بلا.
بچهها به شوخی سبزه گره میزدند
و آه میکشیدند.
کلی خندیدیم
و عصر برگشتیم اردوگاه...
یک هفته نشد
که تو عملیاتِ کربلای۸
خیلی از آنان به شهادت رسیدند
#عید_نوروز
#سیزدهم_فروردین
#دفاع_مقدس 🌹
🌹🇮🇷 سلام بر شهیدان