کانال عاشقان ولایت
. 🖋اعترافات یک زن از جهاد نکاح #قسمت_دوم از محل کارم که رسیدم خونه بدون اینکه استراحتی کنم رفتم سر
🖋اعترافات یک زن از جهاد نکاح هرچی با خودم کلنجار رفتم نمی تونستم با این مصاحبه کنار بیام ...گفتم فردا که میرم سرکار خیلی جدی به سردبیر مون میگم من این مصاحبه را انجام نمیدم! هنوز نرفته استرس تمام وجودم رو گرفته مگه دیوانه شدم ذهن خودم را درگیر ه کسی کنم که هیچی از شرافت و غیرت حالیش نیست ... این همه آدم خوب توی این مملکت داریم هیچکس اصلاً نمی شناستشون بعد من برم از یه خانومی که .....لا اله الا الله! مصاحبه بگیرم! ته تهش اینه که اخراجم میکنه که بکنه! اصلا مهم نیست .... بهتر ازاین که مصاحبه‌کننده همچین فردی باشم و اعصاب و روانم رو داغون کنم....ولی کارم چی ...خدایا خودت کمک کن.....چه پروژه ایی... با همین افکار شب را صبح کردم .صبح راهی محل کارم شدم تا رسیدم دفتر خانم امجد رو دیدم پیش خودم گفتم بهترین فرصته برم باهاش صحبت کنم که این مصاحبه رو خودش انجام بده... وقتی سوژه رو بهش گفتم چنان ذوق زده شد که انگار قراره با چه شخصیت شخیصی مصاحبه کنه !!!همون موقع سردبیرمون هم رسید با هم رفتیم تا باهاش صحبت کنیم من گفتم آقای جلالی متاسفانه من نمیتونم برای مصاحبه فردا برم با خانم امجد صحبت کردم ایشون هم قبول کردند... هنوز حرفم تموم نشده بود که خیلی عصبانی گفت مگه من نگفتم راجع به این سوژه با کسی صحبت نکنید!؟ مگه من نمیدونستم خانم امجد در این مجموعه هست ؟؟ خوب حتما یه چیزی بوده که به شما گفتم این مصاحبه رو انجام بدید .... بعد در حالی که نگاهش به خانم امجد بود گفت تنها شما دو نفر مطلع شدید تحت هیچ شرایطی نباید موضوع این مصاحبه به بیرون درز کنه ! اگر از بیرون چیزی بشنوم و سوژه بپره جز شما دو نفر شخص دیگه ایی مقصر نیست... در این صورت هم دیگه خودتون برید حسابداری برای تسویه حساب..... خانم امجد که خیلی ناراحت و مضطرب شده بود گفت چشم آقای جلالی چشم از طرف ما مطمئن باشید خیالتون راحت... آقای جلالی نگاهی به من کرد و گفت قرار فردا ساعت ۱۰ یادتون نره منتظر گزارش کارتون هستم... .رمان جالبمون رو از دست ندید هرشب حوالی ساعت 10 لینک کانال عاشقان ولایت در ایتا https://eitaa.com/ashaganvalayat لینک گروه عاشقان ولایت در ایتا جهت ارسال مطالب اعضای محترم. https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb .