ـ من به خدا قول دادم که چادر بپوشم و ازش قول خواستم که در ازای اینکارم زمانی که میخوام به اون آقا زنگ بزنم ایشون قبول کنن و به امامزاده ای که میخواستم قرار بزارم بیـان. من تلفن کردم سخت ترین لحظات زندگیم بود اما چشمم به کرامت خداوندی بود که وافی و شافی بود… در واقع خواسته هام رو خیلی گستاخانه با خدای مهربون در میان گذاشــتم به همسرم که اون موقع فقط هم دانشگاهیم بود گفتم که باهاتون کار دارم و باید بیاید به امامزاده! ـ اولش امتناع کرد اما بعد که گفتم کارم خیلی مهمه اومد… من تو امامزاده بهش گفتــم که بهش علاقه دارم اما اون که از تعجب خشکش زده بود کلا (هم به خاطر پوشش جدیدم و هم به خاطر حرفی که زدم از طرفی هم خیلی مذهبی و بسیجی بود و میترسید براش مشکلی ایجاد بشه) همش اصرار داشت که بره دسـت آخر هـم رفت… ـ هیچکی نمیتونه حال منو بفهمــه وقتی دارم این متنو مینویسم هنوزم که هنوزه یاد اون روز که می افتم یه حسی مثل ایمان یا نمیدونم هرچیز دیگه ای سراسر وجودمو میگیره باورم نمیشد که اون بیاد اما خدا خواست قول داده بود و اومد به اون امامزاده… ـ از اون روز دردسرا شروع شد کنایه های دانشجوها دوستام خانوادم چیزی که بدتر از همه دلم رو سوزوند کنایه های مسئولای فرهنگی دانشگاه بود من تقریبا بین دانشجوها و مسئولین شناخته شده بودم اما مذهبی و چادری نبودم ولی فعالیت فرهنگی برام درراس امور دانشجویی بود ـ اما همه یهو عوض شدن تنها شدم اینجا بود که عاشق ائمه اطهار(س) شدم… آخ که این تنهایی چقدر قشنگ بود من بودم و فاطمه ی زهرا(س)علی(ع) همسر مهربونش و از دختر بزرگوارشون میخواستم صبر منو زیاد کنن تو راهی که هستم چقدر شیرین بود که تو بنده ی خدایی شدی که فقط اون برای تو کافیه.. خدا زیر قولــش نزد… اخه خودش گفته من بهترین وفا کنندگان به عهدم… بنده ی من تو یه قدم به سمت من بیا باقی راه بامن… ـ همسرم بعد از کلی ازمایشو امتحان کردن من ، فهمید که عشق من نسبت بهش واقعیه و علاقم از سر هــوس و حرص نیست من بهش ثابت کردم که به خاطر خدا دوسش دارم… و ایشون هم به من ثابت کرد که اگر علاقه و عشق رو به خدا بسپاری خودش همه ی کارارو درست میکنه… ـ این میون بگم ایت الله مجتهدی گفتند که خداوند میفرماید: به عزت و جلالم قسم قطع میکنم امیدم رو از بنده ای که به غیر من امید داشته باشه این جمله بود که باعث شد من تسلیم محض اراده ی خداوند بشم وخداوند منو به خواستم برسونه… •✾📚 https://ble.ir/ashaganvalayat