اعضای گروه شعری پادشاه وارونه اسیر دست زمستان جهان نخواهد ماند بهار می‌رسد از ره خزان نخواهد ماند خروش دولت باطل خموش خواهد شد به‌روی رود، کفی جاودان نخواهد ماند قناری از گُلِ خندانِ باغ خواهد خواند و از کلاغ ستمگر نشان نخواهد ماند دوباره شیوهٔ فرعونِ دون شده کشتار ولی ز خشمِ خدا در امان نخواهد ماند پر از چکامهٔ صبری پر از غرور و وفا وِلای دوست که بی‌امتحان نخواهد ماند نصیب تو یکی از حُسنَیین خواهد بود که راه، بسته سوی آسمان نخواهد ماند برای پر زدن هر ستاره گریه نکن که آسمان تو بی‌کهکشان نخواهد ماند به مجمع دُوَل و قطعنامه‌های عقیم چو سازِمان بزند، سازْمان نخواهد ماند قسم به خون دو طفلان قسم به عاشورا بساط حرمله و شمریان نخواهد ماند کبوتران مهاجر به خانه می‌آیند و جغد خیره در این آشیان نخواهد ماند اگرچه عرصهٔ دنیا به دست کرکس‌هاست ولی عقاب که بی‌آسمان نخواهد ماند به خون دخترکانی که بی‌نشان شده‌اند که عن‌قریب ز صهیون نشان نخواهد ماند سرایندگان: