هدایت شده از اشعار عاصی
دریای من دستم به موجت می رسد باز مثل پرنده مانده ام در شوق پرواز در موج تو یاران من شادند و خوشحال فریادها دارم به لب با حال بی حال در تنگ آبم، موج ها بیرون چه مسْت اند در حسرتت دل را میان جان شکستند آن سوی دریا در افق خورشید پیداست تنها امیدمن فقط دریاست دریاست