اشعار "عاصی"
یک شب برایش تا سحر «گلپونهها» خواندم تنها به لبخندی مرا دیوانه میدانست فردای آن شب رفت فهمیدم که معنای «من ماندهام تنهای تنها» را نمیدانست بهروز آورزمان 🍃🌹🍃🌹