هر چند که برف آمده و صحن قشنگ است من طالب گرمای دل انگیز عراقم ای برف خوش اقبال، که مشغول طوافی من معتکفِ رایحه ی سیب رواقم تو مست حضوری و من از فاصله ای دور مجنون شده ی چای عراقی به اجاقم شیرین تر از آن طعم گس و تلخی دلچسب والله که هرگز نچشیده است، مذاقم هر هفته شب جمعه دلم، راهی و اما انگار که نفرین شده ی دست فراقم در غبطه و در غصه ببین حال دلم را بیمارم و از فاصله تب کرده و داغم با اینهمه خوشبختم و یک قاب طلایی از عکس حرم را زده ام کنج اتاقم 🍃🌹🍃😔