گاهی بیا "کنار غزلهای من بخواب" همچون گلی‌رهاشده در برکه‌روی آب ای ماه روشنای شب بی قراری‌ام از لابه‌لای شعر غم‌انگیز من بتاب گاهی‌مرا ببوس پر از زخم کاری‌ام تا التیام بوسه بکاهد از التهاب میخواهم از حکایت نایم شکایتی بنویسم از ملالِ خزانهای بی‌حساب یک شب بیا به روی غزلهای من‌بخند حتی اگر به دیده‌ی اِغماز و از عتاب بس‌روز‌ و‌شب به‌یاد توعمرم‌گذشت و رفت هرگز نشد نصیب جوانی مرا به خواب دیگر بیا غزال غزلهای سرکشم با من بمان، همیشه، نه نوبت به آسیاب آری بمان که بی تو به شعرم قلم شکست غیر از قلم، دلم، تن و جانم از اضطراب ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌╭ 🇮🇷 کانال شعروادب ایران من 🇮🇷 ( ╰┈➤ @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️