بیا به دامن خورشید باورم بنشین اگر غنی غنییه و مفلس و مسکین هزار باور مردود یک قبولی نیست هزار پرسش مشروع یک فضولی نیست به صبح پاک صداقت هزار بار قسم به سهم تاک رفاقت هزار بار قسم به انتظار نشینیم یار فردا را شکوه جلوه اندیشه های والا را بیا بیا که من و تو به ما بر گردیم به عالم زر و یا ابتدا بر گردیم بیا مرور کنیم عهد بسته در زر را بدل کنیم خیالات خود به باور را چرا که کهنه بیداد یاد از ما برد نمود چیز دگر شد نماد از ما برد بیا که آنچه گذشته به یاد بسپاریم هر آنچه باور باطل به باد بسپاریم طلوع کند چو حقیقت حصار رفع شود هجوم ظلمت شب با فروغ دفع شود هزار قصه پر غصه پر کشد برود و شام تیره به صبح سحر کشد برود (فدک) به شوق هوای سحر قیام کند و زخم کهنه خود نیز التیام کند ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌╭ 🇮🇷 کانال شعروادب ایران من 🇮🇷 ( ╰┈➤ @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️