ابن سیرین شاگرد بزازی بود. خانمی دلباخته چهره زیبای او می شود. برای عمل نامشروع با او نقشه ای می کشد. ابتدا مقدار زیادی پارچه می خرد و از بزاز می خواهد که شاگردش بعد از ظهر آنها را به خانه زن ببرد. وقتی ابن سیرین بی اطلاع از نقشه زن، پارچه ها را به خانه می برد، او درها را بسته و از ابن سیرین تقاضای رابطه نامشروع می کند.
ابن سیرین تقوی به خرج داده و خودداری می کند، ولی زن دست برنمی دارد. ابن سیرین نیز زیرکی کرده و نقشه می کشد. به زن می گوید اول بگذار دستشویی بروم، بعداً در اختیار تو هستم! سپس ابن سیرین به دستشویی رفته و سر و صورت خود را به کثافات آلوده می کند. وقتی بر می گردد، زن از دیدن او حالش بهم خورده و در را باز می کند و او هم فرار می کند و در رودخانه ای که نزدیک آنجا بوده ، خودش را می شوید.
به پاداش این عمل، خداوند او را برای همیشه خوشبو می کند، به گونه ای که از هر کوچه ای رد می شده، از بوی خوش بهشتی او تا چند ساعت معلوم بوده که ابن سیرین از آنجا رد شده است. دیگر اینکه خداوند به او علم تعبیر خواب عطا می کند و کتاب تعبیر خوابش معروف است.
❇️
https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen