🔰آفرینش «برایِ» دارد....
✍استاد متفکر #شهید_مطهری
💠يکي عادتش اين است که با انگشترش بازي ميکند، ديگري عادتش اين است که با تسبيحش بازي ميکند و سومي با ريشش بازي ميکند. ميپرسيم براي چه با ريشت بازي ميکني؟ ميگويد الکي. اين «الکي» يعني پوچ، بيهوده. اين قبيل کارها از همان قدم اول «براي» ندارد تا به قدم دوم برسد.
💠کاري است که فقط همان کار است و براي هيچ انجام شده است، کاري است غيرحکيمانه، غيرعاقلانه. اگر انسان کاري انجام دهد که اگر از او بپرسند براي چه چنين ميکني، «براي» نداشته باشد، اين کار را ميگوييم پوچ، باطل.
💠قرآن منطقش این است که خلقت آسمانها و زمین از آن جهت که منتسب به ذات حق است یک کار پوچ و بیهوده نیست. اگر کسی با منطق آخرتی محض بخواهد صحبت کند. میگوید فلانکار را میکنم برای اینکه خدا دستور داده است و اگر دستور خدا را اطاعت کنم خدا از من راضی است. اگر اطاعت کردیم و خدا راضی شد بعدش چه میشود؟ بعد که خدا راضی شود سعادت دارَیْن (دنیا و آخرت) را به دنبال دارد. فرض کنیم به سعادت دارین نائل شدیم بعدش چه؟ میگوید: دیگر بعد ندارد، مگر سعادت هم باید بعد داشته باشد؟ مگر انسان سعادت دارین را که داشت باز آن را هم باید برای امر دیگری بخواهد؟
💠اگر کسی این «برایِ» ها را خوب تعقیب کند میبیند آن چیزی که همه «برایِ» ها به آنجا منتهی میشود خودِ خداست؛ آن نهایتی که وقتی به آنجا میرسند دیگر آنجا نهایت کار است و آنجاست که همه چیز به پایان میرسد خدای متعال است.
📚 آشنایی با قرآن، ج ۷، ص ۱۵
🌐 @ashora_karbala