(شرح حکمت ٧٩) 💠 خلاصه این کلام گهربار این است که سخنان حکمت آمیز را از هر کس باید پذیرفت حتى اگر گوینده آن منافق باشد. مى فرماید: "خُذِ الْحِکْمَةَ أَنَّى کَانَتْ" «حکمت و دانش را فرا گیر هرجا که باشد» سپس به دلیل آن اشاره کرده، مى افزاید: "فَإِنَّ الْحِکْمَةَ تَکُونُ فِی صَدْرِ الْمُنَافِقِ فَتَلَجْلَجُ" فِی صَدْرِهِ حَتَّى تَخْرُجَ فَتَسْکُنَ إِلَى صَوَاحِبِهَا فِی صَدْرِ الْمُؤْمِنِ «زیرا حکمت گاهى در سینه منافق است؛ اما در سینه او آرام نمى گیرد تا از آن خارج شود و در کنار حکمت هاى دیگر در سینه مؤمن جاى گیرد» 💠 تعبیر به "تَلَجْلَجُ" با توجه به اینکه این واژه به معناى اضطراب و ناآرامى است اشاره به آن است که جایگاه کلام حکمت آمیز سینه منافق نیست، ازاین رو در آنجا پیوسته ناآرامى مى کند تا خارج شود و در جایگاهى که متناسب آن است؛ یعنى سینه شخص مؤمن در کنار سایر سخنان حکمت آمیز قرار گیرد. 💠 نتیجه این سخن همان است که از روایات مختلف معصومین (ع) استفاده کردیم که علم و دانش هیچ محدودیتى ندارد; نه از نظر زمان: "أُطْلُبُوا الْعِلْمِ مِنَ الْمَهْدِ إلَى اللَّحَدِ" و نه از نظر مکان: "أُطْلُبُوا الْعِلْمِ وَلَو بِالصّینِ" و نه از نظر مقدار تلاش و کوشش: "أُطْلُبُوا الْعِلْمِ وَلَوْ بِخَوْضِ اللُّجَجِ وَشَقِّ الْمُهَجِ" و نه از نظر گوینده همان گونه که در این حکمت و در حکمت بعد آمده است. چون علم وحکمت به حدى اهمیت داردکه هیچ محدویتى را به خودنمى پسندد. ♻️ادامه دارد... 🆔 @ashora_karbala