خواهر شوهرم شاغله,
بچش میذاشت خونه مادرشوهرم
یه روز منم مجبور. شدم بچم بذارم
خونه مادرشوهرم,گل پسر من خیلی
بیقراری میکرد 😔وقتی بهش رسیدم
گفتم مامان فک کن منم مثل عمه ت
شاغلمو باید برم سرکار ☺️ بلافاصله
مادرشوهرم گفت کار😳؟؟؟کار برا تو
کجا بود ؟؟؟؟؟😭دلم شکست،از خدا
خواستم که یه کار خوب سرراهم قرار
بده.اینجوری شد که با این کار آشنا شدم
تونستم زندگیمو از این رو به اون روکنم😍🤩🤩🤩🤩
تا گمش نکردی بزن رو لینک زیر
https://eitaa.com/lady_Razi
اینجا کامل برات توضیح میدم
@razi_tabib