وقتی همدیگه رو تو دفتر دیدیم و با یه حالت طلبکارانه نشست جلو روم
بهم گفت : سالهای سالِ که با یه خانم محجبه و معتقد به مذهب اسلام همکلام نشدم
نمیدونم ته حرفامون چی میشه
یا تو قانع میشی یا قانع میکنی
گفتم من دنبال قانع کردن تو نیستم
من فقط میخوام بشنوم که چرا انقدر گریزونی ؟
چی دیدی ؟
چی شنیدی ؟
چی کم گذاشته خدا برات؟
مشکلت با چیه ؟با کیه؟
حرف زد من شنیدم ،شنیدم و باز هم شنیدم
اصرار کرد، منم حرف زدم
وسط حرفامون یهو گفت:اصلا میدونی چیه ؟
من هیچی نمیدونم فقط یه مشت اراجیف از دوست و رفیقام شنیدم
که با حرفای تو خیلی فرق میکنه
اینکه میگی الان ماه رجبه یعنی چی؟
اینکه میگی ماه خداست یعنی چی؟
براش این دعا رو آروم آروم خوندم
رسیدم به این فراز
یا من یُعطی مَن لَم یَسئله و مَن لَم یَعرِفهُ...
معنی کردم گفتم میگه :
ای اونی که به کسی که نه تو رو میخواد نه تو رو میشناسه هم از رحمتت میبخشی
ای کسی که حتی اگر ما بهت پشت کنیم تو بازم دنبال آشتی با مایی
ای کسی که ما نعمت تو رو میخوریم و اطاعت غیر تو رو میکنیم ....
چشماش پر اشک شده بود
سرشم پائین بود
نه که من کاری کرده باشما نه که مسیر زندگیش زیر و رو شده باشه ها
نه فقط چشماش پر اشک شد
از سر خجالت
خدا آزادش کرد به حرمت ماه خودش.....
مراقب باش من و تو که غرق نعمتیم این ماه و از دست ندیم😔❤️
ممنونم که منتشر میکنید و دوستانتون رو دعوت به کانال خودتون میکنید
https://eitaa.com/joinchat/1564279066C23adffa33a