لازم دانستم چند نکته درباره رمان
گندمزارِ طلایی
خدمتتون عرض کنم
اولا : از همه شما بزرگواران بابت توجه ای که به این رمان دارید. وپیام هایی
که برام می فرستید اعم از انتقاد وپیشنهاد؛
بینهایت تشکر می کنم 💐
ثانیا: بنده سعی دارم که حتما در رمانهایی که می نویسم، واقعیت ها را بیان کنم؛ جهتِ هشدار وراهنمایی جوان ها ونوجوان های عزیز.🌹
به خصوص که به عنوان یک مشاور؛
دوستان لطف می کنند برام درد دل می کنند.
خدارا شکر با دردِ مردم آشنا هستم.
پس مطمئن باشید که هر چه می نویسم دور از واقعیت نیست.
ما در جامعه مان هم زوج هایی را داریم که مانند؛
گندم و قادر، در کنار هم با خوشبختی که حاصلِ صبر و گذشت هست؛ به راحتی زندگی می کنند.
.وهم زوج هایی را داریم که متأسفانه؛ در زندگی فقط به فکر خودشون هستند و رضایت خدا و همسرشون را درنظر ندارند و همین امر باعثِ می شه که زندگی خوبی نداشته باشند ومرتب یکدیگر راعذاب بدهندو در نهایت یا زندگی بِدون خوشبختی دارند. یا ناچار به جدایی می شوند.
دواصل را که در تدریس خانواده متعالی
استاد پناهیان داریم را
در نظر بگیرید برای زندگی بهتر:
1⃣احترام گذاشتن زن به مرد
2⃣محبت کردن مرد به زن