💠داستان های نهج‌البلاغه 💢نهي از حركات ذلت بار 🔵اميرمومنان علي (ع) از كوفه به سوي جبهه‌ي صفين (ناحيه‌ي شام) حركت كرد. در مسير راه از شهر «انبار» گذشت، كدخداهاي شهر انبار به عنوان احترام به امام، از مركبهاي خود پياده شدند (مردم انبار به اين شكل به شاهان و بزرگان احترام مي‌گذاشتند) و به سرعت به سوي علي (ع) شتافتند و در پيشاپيش او شروع به دويدن كردند. (او را اين گونه اسكورت كردند). امام (ع) به آنها رو كرد و فرمود: «اين كار شما چه معني دارد؟» پاسخ دادند: «اين رسمي است كه ما به وسيله آن زمامداران خود را احترام مي‌كنيم». امام فرمود: «سوگند به خدا، زمامداران شما از اين گونه كار، سودي نمي‌برند و شما خود را در دنيا با اين كار به مشقت و سختي مي‌اندازيد و در آخرت بدبخت خواهيد بود و چقدر زيانبار است، مشقتي كه مجازات الهي را در پي داشته باشد و چقدر پر سود است، آرامشي كه در پرتو آن، انسان از عذاب الهي محفوظ بماند». 🔴و نيز نقل شده: آن حضرت از جبهه‌ي صفين بازگشت و وارد كوفه گرديد. از محله‌اي كه قبيله‌ي «شباميين» در آن سكونت داشتند، عبور كرد. ديد زنها براي كشته شدگان جنگ صفين گريه مي‌كنند. در اين هنگام يكي از سران اين قبيله، به نام «حرب بن شرحبيل» به حضور آن حضرت آمد. امام به او فرمود: «اين گونه كه احساس مي‌كنم، زنهاي شما بر شما مسلط شده‌اند آيا آنها را از گريه كردن، بازنمي‌داريد؟!». در اين وقت، «حرب» پياده در كنار امام (ع) كه سواره بود، حركت مي‌كرد، امام به او فرمود: ارجع فان مشي مثلك مع مثلي فتنه للوالي و مذله للمومن: «بازگرد، زيرا پياده آمدن شخصي مثل تو، در ركاب مثل من مايه‌ي غرور حاكم و ذلت براي مومن است». ☑️به اين ترتيب، امام علي (ع) از حركات ذلت بار، كه نشان يك نوع تملق و خواري است، نهي كرد و درس مناعت طبع و خودسازي و عزت و استقلال روح را به انسانها آموخت. (با توجه به اينكه مرز بين تواضع و ذلت و همچنين مرز بين تكبر و عزت، باريك است كه بايد موارد هر كدام را شناخت، تا كار نيك به جاي كار بد و به عكس، انجام نشود). ✅ اسرارنهج‌البلاغه را دنبال کنید👇 ╭═━⊰ 🍃🌺🍃 ⊱━═╮  @asrareenahjolbalaghe ╰═━⊰ 🍃🌺🍃 ⊱━═╯