💠داستان های نهج‌البلاغه 💢رد استدلال انصار و قريش‌ 🔵پس از رحلت رسول خدا (ص) مردم به تحريك بعضي در سقيفه‌ي بني‌ساعده، اجتماع كردند تا جانشين رسول اكرم (ص) را انتخاب نمايند. 🔴امام علي (ع) در خانه‌اش به سر مي‌برد، وقتي اخبار سقيفه را شنيد، از ياران پرسيد، انصار (مسلمين اهل مدينه) چه گفتند؟ عرض شد: آنها گفتند: از ميان ما يك نفر امير، انتخاب شود و از ميان شما (مهاجران) نيز يك نفر امير، انتخاب گردد. 🔶امام علي (ع) فرمود: چرا در برابر پيشنهاد انصار، به اين مطلب احتجاج نكرديد، كه پيامبر (ص) در مورد احترام آنها سفارش كرد كه با نيكان آنها به نيكي رفتار كنيد و افراد بد از ميان آنها را مورد عفو قرار دهيد. ⚪️گفتند: ما با اين سخن، چگونه انصار را محكوم كنيم؟!، فرمود: لو كانت الامامه فيهم لم تكن الوصيه بهم: «اگر حكومت و امارت در ميان آنها بود، توصيه و سفارش آنها به مهاجرين، معني نداشت» (چرا كه در ميان مردم، معمول است كه سفارش مرئوس را به رئيس مي‌كنند، بنابراين رسول خدا (ص) بودن حاكم در ميان مهاجران را، مسلم فرض كرده است) 🌕سپس فرمود: قريش چه گفتند؟ عرض شد: آنها گفتند: «ما از درخت رسالت هستيم» (چرا كه قريش و رسول خدا (ص) همه به يك فاميل و يك نفر به نام «نضر بن كنانه» بازمي‌گردند، از اين رو استدلال كردند كه ما چون از نظر نسب به رسول خدا (ص) نزديكتر هستيم، پس بايد، امير در ميان ما باشد). 🔹اميرمومنان علي (ع) فرمود: احتجوا بالشجره و اضاعوا الثمره: «به درخت استدلال كردند، اما ميوه‌اش را تباه ساختند». يعني هدف از درخت، ميوه‌ي آن است و مهمترين چيزي كه از يك درخت مورد توجه مي‌باشد، ميوه‌ي آن است، مهاجران و قريشيان، ميوه‌ي درخت را كه من باشم، فراموش كردند و به درخت استدلال نمودند، با اينكه كسي كه به ميوه توجه ندارد، به طريق اولي بايد به خود درخت، توجه نداشته باشد. 🔸به اين ترتيب امام علي (ع) استدلال هر دو گروه (انصار و مهاجران) را رد كرد و اولويت خود را ثابت نمود. ✅ اسرارنهج‌البلاغه را دنبال کنید👇 ╭═━⊰ 🍃🌺🍃 ⊱━═╮  @asrareenahjolbalaghe ╰═━⊰ 🍃🌺🍃 ⊱━═╯