بسم الله الرحمن الرحیم ادامه سلسه مباحث احیای سنت های طبی اسلامی داستانی بر اساس واقعیت نمونه ای از درمان بیماریهای جسمی و روحی به روش درمانهای طبیعی بدون داروی شیمیای در طب اسلامی در یکی از شهرهای بلاد کبیر ایران دو پسر بچه بودند بسیار تیز هوش و عاشق علوم طبیعت و علوم درمانی هر روز که از مکتب بیرون می رفتند سراغ شکسته بند محل خود می رفتند یواشکی طریقه درمان شکستگیها را نگاه می گردند سپس به طبیعت و باغهای اطراف رفته غورباغه بیچاره ای را گرفته پایش را شکسته دوباره با دو تکه چوب نازک و مقداری پارچه می بستند و کار شکسته بند را روی غورباغه تمرین می کردند یکی از این دو بچه دلسوز و دل رحم بود به دیگری می گفت دست بردار از این کارها حیوان خدا گناه داره اذیت میشه .از قضا پسرک دلسوز مریضی بدی می گیرد و پسر دیگر به خاطر علاقه به علم به شهر بزرگتر و سپس خارج رفته برای خودش دکتری شد. آن دیگری بخاطر مریضی و ناتوانی جسمی پیش آمده اندر خانه خویش هرآنجه از کتب قدیمی طب سنتی و احادیث طبی را که گیر می آورد مطالعه می کرد تا بلاخره توانست به وسیله علم کسب کرده سلامتیش را دوباره بدست آورد و به همین روشهای ساده طب سنتی و اسلامی مردم را درمان می کرد و در آرامش جسمی و روحی کامل قرار داشت. آن دیگری آقا دکتر با کلاس و فرنگ رفته هر گاه به دیدن رفیق قدیمی خود می آمد و سادگی زندگی و آرامش او را می دید متعجب می شد با اینکه خودش این همه علوم روز پزشکی را کسب کرده به اندازه او از سلامتی جسمی و روحی برخوردار نیست .علت را از رفیقش پرسید .رفیق قدیمی در جواب گفت در این ذکر:الا بذکر الله تطمین القلوب و ارتباط با انبیا و امامان پاک و کسب انرژی از آنها و سلامت روح و روان است. دکتر گفت من باور ندارم باید به من ثابت نمایی گفته هایت را . من در حال حاضر سنگ کلیه دارم و کلا با توجه به تمکن مالی و تفریحات خارجی که می روم ولی هنوز آرامش شما را ندارم اگر توانستی سنگ کلیه ام را دفع و آرامش را به من برگردانی به طب اسلامی و آنچه که می گویی ایمان می آورم. ادامه داستان جلسه بعد انشالله. @asrarsalamat_خاکزاد