#یادداشت |
#اختصاصی
#پرونده_عفاف_حجاب
♦️
منطق حجاب و مدیریت تمایل
✍🏼 | دکتر یاسر طاهررحیمی
🔸 انسان موجودی چند بعدی است و به لحاظ هویتی دارای لایه های مختلف فکری، روانی و معنوی است. دین اگر برنامه جامع تربیت و رشد انسان است که هست قطعا به این لایههای چندگانه نظر دارد. از این منظر اهمیت تربیت عواطف، تمایلات و احساسات بشر (تربیت گرایشات) از تربیت عقلی و فکری او ( تربیت بینشی) کمتر نیست. به عبارت دیگر دین به دنبال این نیست که انسانها فقط چیزهایی را بفهمند و بدانند بلکه میخواهد انسانها برخی چیزها را عمیقاً بخواهند. در این میان «عمل» نیز با ایجاد اتصال میان فکر و قلب، هم گرایشات و بینشها را به منصه ظهور خارجی میرساند و هم آن دو را در وجود انسان تثبیت و تعمیق میکند. ارزش دانستهها و بینشها در هماهنگی با واقعیت و حقیقت است و ارزش تمایلات و خواسته در هماهنگی با فطرت و غایات واقعی زندگی بشر.
🔹 در واقع دین میخواهد در یک «فرایند تربیتی» تمامی ساحات وجود انسان را با «حقیقت» و «فطرت» همراه کند و موانعی که موجب «غفلت»، «جهل» یا «ضعف» او در این مسیر است را با انتخاب خود او مرتفع کند. مدیریت و تربیت «بینشها»، «گرایشها» و «رفتارها» کاملا در هم تنیده و به هم پیوسته است و همان طور که تغییر اندیشهها به تغییر رفتار و تمایل منتهی میشود، تغییر تمایل و گرایش هم میتواند به تغییر اندیشهها و بینشها ختم شود. چه بسیارند اندیشههای معوجی که برای توجیه یک تمایل نابجا تولید شدهاند و « ثم کان عاقبه الذین اساءوا السوای ان کذّبوا بایات الله».
🔸 به طور کلی هر اندیشه یا گرایش یا رفتاری که در انسان متولد و تثبیت میشود زمینه شکلگیری طیفی از اندیشهها و رفتارها و تمایلات همسنخ خود را نیز ایجاد میکند؛ «اِن لَم تکن حلیما فتحلّم». عدم توجه به پیوستگی عمیق این سه ساحت، بسیاری از کارهای فرهنگی ما را تک بعدی و کم ثمر میکند. ما در عصر دستکاری تمایلات و بازتولید ذائقهها زندگی میکنیم، ما در جنگ تولّی و تبرّی به سر می بریم، دوران ما دوران استعمار احساس و تمایل است، زمانه فتح قلب هاست، عصر تئوریزه کردن «رهایی» است. گویی تنها قاعده زندگی بشر پستمدرن این است که قاعدهای وجود ندارد. همه چیز سیال، برساخت بشر و سلیقهای است، همه چیز همه چیز! هم اندیشهها هم تمایلات هم رفتارها. واقعیت مهلک نیز همینجاست که این رهایی افراطی (لیبرالیسم) در حوزه اندیشه، تمایل و رفتار به جایی رسیده که انسان امروز هویت جنسیتی و حتی جنسی خود را هم در گردباد یک سیالیت موهوم و احمقانه گم کرده و می پندارد می تواند به راحتی سلیقههای موقت فانتزی و آرزوهای مجازی خود را بر قواعد طبیعت، غریزه و فطرت که او آنها را موهوم میپندارد غلبه دهد و شاد و رها در عالم ماده بچرد!
🔹این فاجعه هویتی و جنسیتی و جنسی شاید بیش از آنکه محصول نسبیت در اندیشه باشد محصول رهایی و هرزگی احساس و تمایل است.
اسلام در تنظیم و مدیریت تمایلات و احساسات طبیعی، غریزی و فطری انسان یک منطق روشن و متناسب با آن یک نظام رفتاری منسجم دارد. کارکرد بسیاری از احکام دین را دقیقا میتوان از همین منظر یعنی مدیریت تمایل در انسان تحلیل کرد. برای تنظیم تمایل باید مرز گذاشت و حجاب به معنای عام آن همان مرزبندی است. شاید بتوان مدعی شد دال مرکزی حجاب به مثابه یک منطق کلی، نه صرفا یک پوشش(جلباب یا...) «مدیریت تمایل و احساس در زن و مرد نسبت به هم و حتی به لحاظ فردی است». روشن است که در یک مدیریت صحیح، هیچ تمایل طبیعی یا غریزی یا فطری نباید نادیده گرفته شده یا حتی ناقص به جوابش برسد اما هنر این است که تمایلات و گرایشات به گونهای تنظیم شوند که نتیجهاش حداکثر «رشد» شخصیتی، جنسیتی و معنوی بشر باشد چه در زیست جمعی، چه خانوادگی و چه فردی.
♦️
ادامه یادداشت👇
🔻
پایگاه تحلیلی تخصصی عصر زنان
🌐|@asrezanan_ir|