#قسمت_چهلم
🎧
#رمانتوتکرارنمیشوی
خلاصه قسمت ٣٩
شنیدیم که لیلیت نتونست باوفایی صحبت کنه و ببینه چرا سیدمهدی نیومده؟ بااینکه احمدی بهش لیست روونشون داده بود و مطمئنش کرده بود توی شهدا نیست ولی دلشوره داشت....
وفایی هرچی توی آب رو گشت فقط یه پلاک پیداکرد و دیگه هرچی گشتن جسم اونو پیدا نکردن...
اونشب توی درمونگاه دوتا مجروح داشتن باهم صحبت میکردن و لیلیت میشنید یهو صحبتاشون به سید
مهدی کشید و از خواهرشمسی پرسیدن خواهر به سرسیدمهدی چی اومد شماخبرداری؟.... وای! لیلیت دیگه فهمید که سیدش تیرهای زیادی بهش اصابت کرده 😱😭
لیلیت یه پارچه دیوونه شده بود بی پروا و بی خجالت گریه میکرد و میدوید به سمت بیابون و ... گرفتنش.... وفایی اومد و با اندوه و سرپایین به شکوایه های لیلیت گوش میکرد و....معجزه الهی لیلیت کجا رفت ؟💔😭
🍃💕🍃
🎙 با خوانش هنرمندانه ی نویسنده ی کتاب مطهرهپیوسته
༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
تنهاکانال رسمی بانوان حرم
https://eitaa.com/joinchat/3163553795Cd8320e803c