قـافـله با کاروان‌سـالاری زینب رسید خواهری با غصه و اندوه جان برلب رسید قافله بعد از چهـل منـزل اسارت آمده کـاروان در نـیـنـوا بهـر زیـارت آمده کـاروانی که تـمـام راه بودش سلـسـله جای تسکین کعب نی بود و جشن و هلهله کاروانی که بلا پشت بلا را دیده است داغ روی داغ در دشت بلا را دیده است دیده است اینجا پریشان گشتن احساس را علقـمه، دریای خـون افتادن عباس را در همین‌جا دیده زینب آسمانی تار را یک بدن در قتلگه با دشتی از نیزار را یک بدن بود و هزاران زخم بود و همهمه قـتـلگه بود و صدای نـالـه‌های فاطمه یک بدن زخمی هزاران نیزه و شمشیر بود پاره‌پاره پیکری پنهان به زیر تیر بود ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹