دختر عمه ای با وجود مال زیاد و خواستگار زیاد، مخالفت با ..... 🟨 شخصى از قريش گويد: دختر عمّه‌ام كه اموال زيادى داشت برايم چنين فرستاد: تو فراوانى كسانى را كه از من خواستگارى كرده‌اند مى‌دانى، امّا من خودم را به ازدواج آنان درنياوردم. و من به خاطر شوق به مردان به سوى تو نفرستادم جز اين‌كه به من خبر رسيده است كه خداوند متعال در كتابش آن (ازدواج موقّت) را حلال نمود و پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله در سنّت خويش آن را واضح نمود. اما زفر آن را حرام كرده است. پس من دوست دارم كه خداوند را اطاعت كنم و هم‌چنين پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله را اطاعت كنم و از زفر سرپيچى كنم بنابراين با من ازدواج موقت نما. مرد قريشى گويد: به او گفتم صبر كن تا خدمت امام باقر عليه السّلام شرف‌ياب شوم و از آن حضرت اجازه بگيرم. پس نزد امام عليه السّلام رفتم و ماجرا را به حضرتش بازگفتم. فرمودند: اين كار را انجام ده؛ خداوند بر شما زن و شوهر درود فرستد @atiioo