@atna_ir☀️
دوره جامع تدریس مجازی
#تاریخ_تطبیقی_اسلام جلسه پنجاه و سوم (۹/۱)
✍️مدیریت میدان در عاشورا توسط امام حسین(ع)
🔷اباعبدالله(ع) میدان را مدیریت میکنند و بهطور قطع، از نظر عملیات روانی، این میدان به نفع حضرت به روز عاشورا رسید؛ به این دلیل که فهم عمرسعد از شمر بیشتر بود؛ عمرسعد فهمیده بود فرآیند این عملیات به سود اینها نیست، لذا نمیخواست عملیاتی صورت بگیرد. ابنسعد میدید حضرت میدان را مدیریت میکنند؛ اما شمر نمیفهمید. شمر مرتب نامهنگاری میکرد؛ لذا عمرسعد گفت: فسَد علینا؛ یعنی کار را خراب کرد. باز دیده میشود که عمرسعد در روز عاشورا خیلی از جاها مغلوب مدیریت امام حسین(ع) واقع میشود؛ یعنی چارهای ندارد برای اینکه میدان را به هم بزند، دست به عملی میزند که این عمل او را در موقعیت انفعال قرار میدهد. یک مورد از آن، صحبتهایی بود که حضرت در روز عاشورا داشتند تا جنگ طول بکشد. چون جنگ 73 نفر از سپاه حق درمقابل سی یا چهل هزار نفر، از صبح تا غروب طول کشید؛ در حالی که دشمن میتوانست این 73 نفر را در یک تیرباران، همان اول صبح از بین ببرد؛ اما میبینیم این نبرد صبح آغاز میشود و حضرت نزدیک غروب به شهادت میرسند. این دقیقا مدیریت امام حسین(ع) بود.
🔶حضرت تا ظهر مدیریت میکنند؛ ظهر موقع نماز میشود. سپاه عمرسعد میخواهند کاری کنند چهره اسلامی امام حسین(ع) آشکار نشود. از طرف دیگر، سپاه دشمن نمیخواهد ظرف اسلام بشکند. این قطعی است که در ظهر روز عاشورا، گروهگروه به نماز ایستادند؛ یعنی سپاه عمرسعد نماز جماعت میخواندند. در سوره نساء دارد که وقتی در برابر دشمن هستید، مراقب دشمن باشید. «فَلتَقُم طائفةٌ… »(نساء/102)؛ عدهای نماز بخوانید و عدهای شمشیربهدست آماده باشید. این عده که نمازشان تمام شد، بجنگند تا عده دیگر نماز بخوانند. سپاه عمرسعد چنین وضعیتی داشت و بنابراین، در مقابل امام حسین(ع) علیالدوام نیروی دشمن وجود دارد. اما حضرت عده و عُدهای ندارند که بخواهند اقامه نماز جماعت کنند؛ با وجود این، سپاه دشمن میبیند یک نفر جلوی امام(ع) ایستاد و امام(ع) گفتند «الله اکبر» و نماز خواندند. افرادی که در سپاه دشمن بودند این منظره را دیدند. کسی که نماز میخواند، نباید با تیر زده شود؛ ولی زدند، چون دیدند این نماز حضرت، صحنه را عوض میکند.
🔷در آنجا اگرچه مدافع حضرت را تیرباران کردند و شهید شد، ولی از اذهان کسانی که این تیرباران را دیدند، هرگز پاک نشد و گفتند ما حسین را در حالی که نماز میخواند، تیرباران کردیم که جواب شنیدند: شما غلط کردید که چنین کاری انجا دادید؛ حق نداشتید در حال نماز بزنید.
🔶یا مثلا در داستان علیاصغر(ع) که گفته شده امام حسین(ع) به طرف خیمه آمدند بچه را ببوسند، قابل هضم نیست؛ چون آنچه به ذهن میزند و با مدیریت حضرت قابل انطباق است، این است که ایشان برای علیاصغر(ع) طلب آب کردند. این، قویترین مدیریت صحنه است؛ چون حضرت میخواهد دو مطلب را برای طرف مقابل و به همه بفهماند: یکی مظلومیت و دوم شکستن طرف مقابل. حضرت بچه را آورد و فرمود با چه کسی جنگ دارید و چرا؟ ایشان روی فکر این جماعت کار میکند. گفتند: با تو جنگ داریم و به علت اینکه تو عثمان را تشنه نگه داشتی. سؤال میشود: آیا این بچه آنموقع بوده؟ آیا این بچه در جنگ شرکت داشته؟ آیا این بچه آب به کسی بسته؟ هل یؤخَذ الطفلُ بذنب أبیه؟ در کدام فقه است که بچه شیرخواره را به گناه پدر مؤاخذه کنند؟ همه گفتند حسین راست میگوید. گفتند: بهانه کردهای تا آب بگیری. حضرت فرمودند: خُذُوه؛ بگیرید و سیرابش کنید و برگردانید. این کلام حضرت کاملا منطقی بود.
🔰کانال اتنا(اندیشکده تمدن نوین اسلامی)
🇮🇷آموزشهای تمدن ساز (
#تاریخ_تطبیقی_اسلام روز های فرد در کانال اتنا)
@atna_ir