#انتخابات و تولید قدرت در نظام جمهوری اسلامی
"مباحثه بنده با یکی از دوستان و جواب به یک شبهه"
شبهه👇👇👇
🔴 به نظر من شرکت در انتخابات فعلی موجب تضعیف نظام میشه
و شرکت نکردن موجب تقویت
با این تقریر که
اگر مشارکت پایین باشه یه تذکر و تنبه اساسی و جدی وارد میشه ؛
و اقا با نوعی مواجهه عمومی برخورد میکنن که نوع نگاهشون تغییر میکنه
و این باعث میشه تغییرات اساسی در ساختار سیاسی کشور انجام بشه و این باعث تقویت و قوت نظام میشه ؛
جواب بنده👇👇👇
🔵 سلام برادر
ضمن احترام به نظر و تحلیل شما
اما حقا و انصافا این تحلیل خیلی دور از آبادی است و اصلا با واقعیت ها و مناسبات قدرت در کشور همگونی نداره
در واقع این تحلیل از عدم فهم جایگاه رهبری، مجلس، دولت و ... رنج میبره و جایگاه رای و تاثیر آن در شکل گیری تحولات را نفهمیده،
تحولات کشور در سیر تاریخی خودش چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب بر اساس تراکم آرا و سنگینی کفه یک ایده شکل گرفته و آنان که صحنه را خالی کرده اند در واقع خود را نادیده انگاشتن و به مرور زمان حذف شده اند و تاثیری نداشته اند
اما مطلب دیگر که باید توضیح بیشتری درباره آن داده بشود، آن است که مبدا همه تحولات و تغییرات را فقط و منحصرا در رهبری دیده، در حالیکه فقط مرور تاریخی تحولات کشور در 41 سال گذشته، خلاف این است،
هرچند رهبری در راهبری خود جامعه را به سمت و سوی تحولات مثبت پیشبرده است اما آنکه قدرت را تولید کرده و پشتوانه حرکت بوده رای مردم و پای کار آمدن قوای موثر حاکمیت است
اگر کشور قریب به 7 ماه در بند برجام است و سالیان دیگر نیز در بند خواهد بود، دقیقا به رایی برمیگردد که در 92 مردم اظهار کردند و در 96 تکرار، این مطلب شکستن کاسه کوزه ها بر سر مردم نیست، بلکه توصیف اثرگذاری و تولید قدرتی است که رخ داد و رهبری در این بین تا توانست ضربه گیر اثرات سو این فهم و درک شد،
حال امروز به رهبری چه چیز را میخواهید بقبولانید؟
شما بگو هر چیزی، برای من فرقی نمیکند، اما این قبولاندن با تولید قدرت امکان پذیرست نه با خالی گذاشتن مصداق قدرت!
انتخابات های 76 و 84 دو تحول و مسیر متفاوت بود که با قدرت مردم تولید شد و هر اثری که داشت - چه خوب و چه بد - از مردم بود، البته رهبری در هر دو دوره بر بستر فرصت های فراهم شده به راهبری خود پرداخت و در هر دوره ای آنچه شرط بلاغ بود را بیان کرد.
تغییرات اساسی در ساختار سیاسی کشور یعنی چه؟
نمیخواهم سخره کنم، اما آیا نویسنده میفهمد چه میگوید؟
آیا ساختارهای سیاسی مصرح در قانون اساسی منظورست؟ و این مطلب با رای ندادن متصور است؟!
برادر عزیزم، حتی اگر میخواهید ساختارها و مناسبات قدرت را در یک نظام تغییر دهید، این امر با رای دادن میسر نیست، بلکه برعکس بایست با حضور در مناسبات قدرت این تحول را رقم بزنید، مگر اینکه به فکر براندازی و انقلاب باشید! این گوی و این میدان ...
و اگر منظور تحولات و تغییراتی است بر حسب نظر شما در رویه ها و برخی امور، در اینجا دو نکته وجود دارد، اولا چرا میبایست نظر شما حاکم باشد و چرا مخالفان شما نظر خود را حاکم ندانند، در بسیاری امور باید امر و متعلقات آن به مسئول سپرده شود، البته جای نقد منصفانه و نصح خیرخواهانه در جای خود باقی است،
ثانیا، پس تبعیت و قبول ولایت ولی در کجای منظومه فکری شما جا دارد، این امر در قانون نیز قانونمند شده است ... و للکلام تتمه.
بنظر حقیر، شما و امثال شما باطن خوب و ساده ای دارید، اما نمی دانید چه میخواهید،
و از طرفی با جنس حکومت و حاکمیت و تحولات آن آشنا نیستید، لذا حرف های احساسی میزنید،
وجود اعراض بد و ناشایست در حکومت، نشان آفت و بیماری است، اما کدام عقلی می پذیرد که بیمار را رها کنیم و به حال خود واگذاریم تا متنبه شود؟!
زیاده جسارت است و السلام علیک
@atraf_man