🍃💚﷽💚🍃
✅ تشرفات _میرزا ابوالفضل قهوه چی
👈 حکایت شنیدنی عشقِ پیرمرد قهوه چی به امام زمان عج
🔹خدا يكی از خوبان و عاشقان امام زمان(ع) را رحمت كند.شايد مثلاً ده، پانزده سال پيش مرحوم شد. ميرزا ابالفضل در قم بود. ايشان خيلی نسبت به امام زمان (ع) توجه داشت.
🔰ايشان در يك جلسه در گوشه ای
می نشست، اگر می ديد يك جایی مثلاً غيبتی می كنند، حرف لغوی می زنند، با زبان نمی گفت: اين كار را نكنيد. نه!
👌همان گوشهای كه خودش نشسته بود، شروع می كرد اشعاری را برای امام زمان می خواند و اشك می ريخت. با حالش حال جلسه را عوض می كرد و نهی از منكر می كرد.
🔸می گفتند: ايشان شبهای چهارشنبه و جمعه شبها جمكرانش ترك نمی شود. سهشنبه بعد از ظهرها، جمعه بعداز ظهرها می رفت.
◀️در بازار قم يك قهوهخانهای داشت و چای می داد. يك موقع بعضی از بازاری ها به او گفته بودند: ميرزا ابالفضل، اگر جمعهها می خواهی بروی، برو برای خودت! اما سهشنبهها نرو. ما چای می خواهيم، غذایی می خواهیم. تعطيل نكن!
⏪گفت: نه! من تعطيل می كنم. من جمكران را ترك نمی كنم.
⭕️به او گفتند: اگر اين بار رفتی ما در مغازهات را قفل می كنيم.
گفت: هركاری می خواهيد بكنيد. سهشنبه بعد از ظهر رفت.
🌠شب خواب ديد كه امام زمان(ع) فرمود: ميرزا ابالفضل، می خواهند در مغازه ی تو را ببندند.
گفت: آقا من فدای شما شوم. من مغازه را برای چه می خواهم؟
🔹فردا كه بلند شد رفت و ديد كه پايين كركرهی مغازه را قفل زدند.
🔰خودش رفت و يك قفل بزرگتر زد و دو قفلهاش كرد، كه اگر شما شوخی می كنيد، من جدی هستم.با اين چيزها از ميدان به در نمی روم!
⏺ايشان يك مرتبه خدمت حضرت تشرفی در
#جمكران داشتهاند، سؤال كرده بود كه آقا شما تشريف نمی آوريد؟ اين همه خواهان هستند.
⭕️حضرت فرمود: ميرزا ابالفضل، آنهایی كه خواهان خود من هستند، زياد نيستند. خيلی ها دنبال حاجتهای خودشان هستند.
📝از سلسله بحث های حجت الاسلام و المسلمین عالی با تخلیص/به نقل از آرشیو برنامه سمت خدا.
#خصوصی
http://eitaa.com/joinchat/2827026458C0b79eb2936