#حکایت_قدیمی
می گویند قدیم ها ؛
نسیه و وجه دستی هم داده می شد حتی به جنابعالی
اما الآن داده نمی شود (حتی به جنابعالی)
یکی از فرزندان شیخ میگوید: روزی مرحوم مرشد چلویی معروف ، خدمت جناب شیخ رسید و از کسادی بازارش گِله کرد و گفت: داداش! این چه وضعی است که ما گرفتار آن شدیم؟ دیر زمانی وضع ما خیلی خوب بود روزی سه ، چهار دیگ چلو می فروختیم و مشتریها فراوان بودند، اما یکباره اوضاع زیر و رو شده مشتریها یکی یکی پس رفتند، کارها از سکه افتاده، و اکنون روزی یک دیگ هم مصرف نمیشود …؟
شیخ تأملی کرد و فرمود:
تقصیر خودت است که مشتریها را رد میکنی !
مرشد گفت: من کسی را رد نکردم، حتی از بچهها هم پذیرایی می کنم و نصف کباب به آنها میدهم.
شیخ فرمود: آن سید چه کسی بود که سه روز غذای نسیه خورده بود؛ بار آخر او را هل دادی و از در مغازه بیرون کردی؟!
مرشد سراسیمه از نزد شیخ بیرون آمد و شتابان در پی آن سید راه افتاد، او را یافت و از او پوزش خواست، و پس از آن تابلویی بر در مغازهاش نصب کرد و روی آن نوشت:
✓نسیه داده میشود، حتی به شما ، وجه دستی به اندازهٔ وسعمان پرداخت میشود .
─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─
@atre_dousti