تلنگر خوب یاد گرفته ایم برانداز کردن همدیگر را ! یک خط کش این دستمان ! یک ترازو آن دستمان ! اندازه می گیریم و وزن می کنیم آدم ها را ، رفتارشان را ، انتخاب هایشان را ، تصمیم هایشان را ، و حتی قضا و قدرشان را !! به رفیقمان یک تیکه سنگینی می اندازیم، بعد می گوییم ؛ خیر و صلاحت را می خواهم ! غافل از اینکه چه برسر او می آوریم ! در جمع ، هرکس را یک جور مورد بررسی قرار می دهیم . آن یکی را به ازدواج نکرده اش ، این یکی را به ازدواجی که کرده ، آن دیگری را... یکی هم نیست گوشمان را بگیرد که : آهای! چندبار به جای او بوده ای که حالا اینطور راحت نظر می دهی ! حواسمان نیست که چه راحت با حرفی که در هوا رها می کنیم چگونه یک نفر را به هم می ریزیم چندنفر را به جان هم می اندازیم چه سرخوردگی یا دلخوری به جای می گذاریم چقدر زخم می زنیم... حواسمان نیست که ما می گوییم و رها می کنیم و رد می شویم اما یکی ممکن است گیر کند بین کلمه های ما ، بین قضاوت های ما ، بین برداشت های ما ... دلی که می شکنیم ارزان نیست... خدایا ! قاضی تویی کمک کن"هیچ وقت قضاوت نکنیم" ↶【 】↷ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─ @atre_dousti