هر سال ایشان گام به گام با طلاب پیش می رفتند، لذا در سال های بعد کتاب منطق آیت الله مظفر، منیةالمرید، شیعه در اسلام علامه طباطبایی را تدریس کردند. با ارجاعات فراوان و هدفمند به مباحث سطح عالی و نهایی.سعی می کردند ارتباط مباحث فصل های مختلف یک کتاب را با یکدیگر و ارتباط کتب و علوم مختلف را با یکدیگر نشان دهند یعنی مباحث حالت رفت و برگشت داشت طوری که اطلاعات پراکنده علمی به مثابه دانه های تسبیح با نخی به هم پیوند می خورد و به یک نظام منسجم ختم می شد. بنده با اینکه تابستان سال اول کتاب شیعه در اسلام علامه را به صورت ارتقایی در مشهد مقدس درس گرفته بودم و امتحان داده بودم ولی از باب علاقه و کنجکاوی، در درس ایشان در طول سال شرکت کردم آنقدر عمیق و جذاب و فنی بحث می کرد که لذت حضور در آن کلاس هنوز بعد از سال ها در کامم هست. می فرمود در این کتاب عالی ترین حرف های علامه به زبان ساده بیان شده و گاهی عبارات یک درس را چندین جلسه تحلیل می کرد و عمق مطالب را آشکار می کرد به طوریکه در طول ترم درسی نزدیک دو سوم کتاب تدریس شد در حالیکه استاد مشهدی ما در طرح تابستانه نصف کتاب را در دو هفته درس داد و می گفت این کتاب خیلی ساده است و مطلب چندانی ندارد.
سرانجام استاد با آماده کردن مجموعه ای از طلاب بعد از چند سال، تدریس بدایة الحکمة علامه طباطبایی را در مدرسه علمیه خان(آیت الله بروجردی) شروع کردند و در یک سیر منظم به ترتیب کتب بدایة الحکمة، نهایةالحکمة، منظومه، اسفار در فلسفه و کتب تمهیدالقواعد ابن ترکه اصفهانی، فصوص الحکم قیصری در عرفان را تدریس کردند و با قاطعیت تمام می گویم با این سبک بدیع ایشان، طلاب با همت و پرتلاش ره چند ده ساله علوم عقلی فلسفه،کلام و عرفان را در طی کمتر از یک دهه با موفقیت به پایان می رساندند.خاطره جالبی در تأیید این حرف نقل میکنم بنده بعد از یکسال شرکت در کلاس بدایةالحکمة ایشان آنقدر فلسفه را خوب و نظامند فهمیده بودم که در سال دوم که کتاب نهایةالحکمة را شروع کردیم همزمان درس اشارت استاد بزرگوار آقای حشمت پور را هم شرکت می کردم در اولین جلسه بحثی از بوعلی سینا و خواجه طوسی مطرح شد و اواخر کلاس به پرسش هایی کشانده شد استاد حشمت پور فرمودند درباره این مطلب تا فردا فکر کنید ببینید چیزی به ذهنتون می رسه اینجا یک نظرات بدیعی بعد از بوعلی و خواجه مطرح شده که خیلی بعید می دانم به ذهن شما خطور کند ولی سعی کنید فکر کنید تا فردا توضیحات مفصل بدهم بنده به محض طرح سوال ایشان به نظام فکری جامعی که استاد رحیقی در طول این یکسال تدریس بدایةالحکمة برای ما ترسیم کرده بود خیلی زود جواب را یافتم و بعد کلاس به محضر استاد حشمت پور عرضه کردم ایشان تصدیق کردند و متعجب بودن که من این جواب را از کجا فهمیده ام. و این همه حاصل زحمات استاد رحیقی بزرگوار بود.
استاد در طول این سال ها با مشکلات متعدد و ابتلائات سنگینی مواجه بودند چند سالی هم در دانشگاه امام صادق علیه السلام به تدریس مشغول بودند و با همان سبک تفسیر کتاب به کتاب و ارجاع مطالب کتاب به یکدیگر و ارجاع کتب مختلف به یکدیگر تأثیرات خوبی در نظام فکری و علمی دانشجویان آنجا داشتند و استعدادهای خوبی را پرورش داد.جوشش های درونی ایشان خیلی زیاد شده بود به طوریکه گاه یک ترم کامل طرح بحث بدیع و نوی می کردند و بدون مراجعه به هیچ کتاب و منبعی مباحث جدید و جالبی را مطرح می کردند. و سرانجام در آخرین جلسه درسی که در ماه مبارک رمضان سال 1399 شمسی در قم برقرار بود احساس سردرد کردند و با مراجعه به بیمارستان متوجه بیماری سرطان شدند و یکسال با سختی و مظلومیت و غربت در منزل بستری بودند و همسر گرامی و خانواده ایشان تلاش زیادی برای بهبودی ایشان کردند ولی تقدیر الهی بر این بود که روح مطهر این حکیم متأله در ماه ذی القعده 1400 شمسی از این محنت سرای عالم دنیا به سوی ملکوت عالم اعلا پر کشد.
عمر مبارکش یکسره در حوزه علمیه قم وقف طالبان علم و فضیلت شد. یادم هست روزی در سال های دهه 80 فرمودند تابستان امسال از نهاد رهبری در دانشگاه دعوت شدم تا برای تدریس فلسفه و عرفان به دانشگاه ژاپن بروم ولی من ترجیح دادم در همین قم بمانم و به تربیت طلاب بپردازم.
والسلام علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیّاً.
#استاد_رحیقی
#قسمت_سوم
ادامه دارد...
@ejtehadjame