إستٍیٖـღـڪٍْرٍٖعًڪْٖٓღًـڛْ ݒٌٍـღـږُ ـۅٌفْـღٍـآيٖـღـݪٍْ
مرا گره بزن به تار و پود احساست آویز کن بر گردن دلت وصله ام کن به پیراهن دلتنگیت و بباف با خیالم شالی از جنس عاطفه میخواهم وبال لحظه هایت گردم میخواهم من باشم تو باشی و عقربه های ساعتی که آرام آرام دور دوست داشتن مان می چرخند ...